داستانهای یک فروشگاه
داستانهای یک فروشگاه

داستانهای یک فروشگاه

تفسیر چند خبر....


 گاهی  از خواندن و یا شنیدن برخی اخبار بی تفاوت می گذریم ولی اگر دقت کنیم همین اخبار پیام های فراوانی در خودش دارد.......

 

خبر اول: در خبرها خواندم که وکلا در ژاپن اعتراض کرده و دلیل اعتراض انها هم کمبود پرونده در دادگاههای این کشور است که کار را برایشان کساد کرده! چون در این کشور معمولا کسی با کسی دعوا نمی کند که احتیاج به دادگاه و طبعا وکیل باشد! و این در حالی است که در کشور ما خود مسئولین قضایی اعلام کرده اند که حدود  15میلیون پرونده وارد دستگاه قضایی شده! به نظر شما برای یک کشور هفتادو پنج میلیونی 15میلیون پرونده فاجعه نیست!؟ ....منبع اینجا

خبر دوم: یکی از راهکارهای قطع وابستگی به سوخت های فسیلی اتوموبیل های برقی بود که چون گران تمام می شد و مشکل شارژ باطری هم داشت مانع دسترسی عموم به این اتوموبیل ها می شد ولی در خبرها خواندم اخیرا کمپانی امریکایی" تسلا" ا توموبیل برقی معرفی کرده که می توان گفت که حداکثر تا ده بیست سال اینده کار نفت لااقل بعنوان سوخت تمام است! این اتوموبیل که" تسلا 3" نام دارد یک اتوموبیل سدان بزرگ جادار و زیباست که کاملا شبیه به یک اتوموبیل خانواده است و با یک بار شارژ می تواند نزدیک به سیصدو پنجاه کیلومتر را طی کند و صفر تا صد ان هم فقط شش ثانیه است! و طبعا نه صدا دارد و نه الودگی و قیمت ان هم  کمتر از سی هزار دلار است که در در غرب یک اتوموبیل ارزان قیمت محسوب می شود و این شرکت در عرض چند ساعت چند صدهزار دستگاه از این اتوموبیل را از راه اینترنت پیش فروش کرد و این خبر را در کنار خبری دیگر بگذارید که چند کشور شمال اروپا هم درصدد هستند که حداکثر تا ده سال اینده تمام انرژی مورد نیاز خودشان را از انرژی های پاک تامین کنند  ....یادم می اید بزرگواری در دولت گذشته در یکی از سفرهای استانیشان فرمودند: نفت زیر 100 دلار دیگر تمام شد! ولی ایشان نمی دانست که خام فروشان نمی توانند برای کسانی که صاحب علم و دانش و فن اوری برتر هستند تعیین تکلیف کنند و انها بالاخره راهش را پیدا خواهند کرد و این بر ساختار اقتصادی و سیاسی خاورمیانه هم تاثیر می گذارد چون وقتی اهمیت نفت کاهش پیدا کند دیگر غرب دلیلی برای حمایت از دیکتاتورهای پوشالی خاورمیانه نخواهد داشت یکی از نشانه های ان هم وجود طرحی بی سابقه در کنگره امریکاست که در صورت تصویب قربانیان 11 سپتامبر می توانند از عربستان شکایت کرده و از اموال این کشور در امریکا غرامت دریافت کنند و از انطرف برخی حکومت های ناکارامد با پول نفت مردمان خودشان را ساکت می کردند و روی معایب و فساد گسترده خودشان سرپوش می گذاشتند که این حربه هم  از انها گرفته شده و یا گرفته خواهد شد! یکی از موارد جالب ان هم کشور نفت خیز ونزوئلاست که بعلت کمبود انرژی مجبور به تعطیلی مدارس و ادارات دولتی شده است....در هر حال به نظر می رسد نفت هم به سرنوشت ذغال سنگ دچار شود در دورانی که ذغال سنگ سوخت اول دنیای صنعتی بود همه نگران بودند که وقتی ذغال سنگ تمام شود چه باید کرد که البته قبل از اتمام منابع ذغال سنگ کاربردش بشدت کاهش یافت و اهمیتش از بین رفت و حالا نوبت نفت است که کاربردش لااقل به عنوان سوخت بسرعت رو به افول است....

خبر سوم:در خبرها امده بود که مطابق مصوبه مجلس قرار است یارانه 30 درصد از مردم قطع شود با خودم فکر کردم که مردم چقدر تاوان این یارانه را پرداختند یادم می اید وقتی که پرداخت یارانه شروع شد یک تن ماهی فقط 1700 تومان بود و الان بعد از چند سال هنوز یارانه همان است ولی قیمت ان تن ماهی سه برابر شده...حرف زیاد است ولی تا همین حد کافی است....

 خبر چهارم:در خبرها امده بود که هر ساعت 150 نفر به تعداد بیکارها افزوده می شود شاید وقتی مردم این خبر را می خوانند بلافاصله دولت و سیستم مقصر شناخته شوند که البته بخشی از ان درست است ولی گاهی فکر می کنم این مدارکی که دانشگاههای ما بطور فله ای به جوانان این مملکت می دهند بیشتر از اینکه اینده انها را بسازد باری بر دوش انها می گذارد مثلا شش هفت سال از بهترین دوران یک جوان را می گیرند و به او یک مدرک ارشد می دهند و این باعث می شود او دیگر نتواند و یا نخواهد کارهای معمولی انجام دهد و حتما می خواهد یک کار پشت میز نشینی مرتبط با رشته تحصیلیش همراه با کت و شلوار و کروات داشته باشد که طبعا یک چنین کارهایی هم وجود ندارد! از انطرف بارها برای خود من اتفاق افتاده که دنبال یک لوله کش و یا برقکار خوب و کاربلد که منصف هم باشد گشته ام و پیدا نکرده ام و یا یکی از دوستان اتوموبیلش در یکی از شهرهای شمالی خراب شده بود و هر چه به دنبال یک مکانیک خوب برای تعمیرش در ان شهر گشتند پیدا نکردند و عاقبت اتوموبیلش را صدها کیلومتر بکسل کرده و به اصفهان اوردند و اینجا به تعمیرگاه فرستادند! شاید اگر ان جوانی که بهترین سالهای عمرش را در کلاس های دانشگاه برای کسب یک مدرک بی اینده صرف کند ان زمان را صرف اموختن یک حرفه می کرد و درسش را هم در کنار کار دنبال می کرد اینده بهتری می داشت چون من در همین دانشگاهی که تحصیل می کنم  جوانانی را می بینم که مثلا وقتی دوران ارشدشان به پایان برسد به غیر از یک کاغذ گلاسه نازک که همان مدرک تحصیلی ان هاست هیچ چیز ندارند و شروع کار در بعد از سی سالگی بسیار مشگلتر از شروع کار و فعالیت در بیست سالگی است اگر کسی در دانشگاههای مادر و یا در یک رشته پولساز تحصیل می کند که هیچ! در غیر اینصورت شاید بهتر باشد تحصیل را در کنار اموختن یک کار و یا حرفه ادامه داد که کاملا امکانپذیر است.....

نظرات 9 + ارسال نظر
Mahisa چهارشنبه 15 اردیبهشت 1395 ساعت 18:46

راستی خواستم بهتون بگم که خبر دومت بیشتر به کشور عربستان آسیب میرسونه ما به جز نفت منابع دیگه ای هم داریم

قطعا به ما هم آسیب می زنه همینطور که بسیاری از مردم این چند ساله اخیر فقیرتر شده اند....

مدادرنگى چهارشنبه 15 اردیبهشت 1395 ساعت 13:33

مفسر؛
مفسر؛
حمااااایتت میکنیم

سوسن سه‌شنبه 14 اردیبهشت 1395 ساعت 17:24

اینروزاهمش درگیردخترک هستم واسه آیندش وانتخاب رشته میخوادبره علوم انسانی میگم مامان من بارتبه هزارکنکوربه هیچ جانرسیدم شدم یه خانه دارتحصیلکرده لااقل توبرویه رشته هنری اینجاایرانه دیگه تحصیلات هیچ ارزشی نداره چه بساکه کنارش حتی فرهنگ هم آموزش داده نمیشه لااقل انسانهای بافرهنگی باشیم توی رانندگی حفظ محیط زیست وخیلی مسائل دیگه
دیگه اینکه ازشماچه پنهون یه مهردادواسه ماتواینستارکوئست زداول خوش حال شدیم که دوست اصفهانی خودمان است رفتیم یه سربه فالورهاش وفالویینگ هاش زدیم دیدیم ای دل غافل تماماصفحات خاک برسریه گفتیم نخیراین دوست مانیست ونپذیرفتیم ومن الله التوفیق

شاید بهتر باشه به بچه ها اجازه بدیم خودشون اینده خودشونو انتخاب کنند بخصوص که من فک می کنم پسرها آگه نخواستند درس بخوانند و کار را انتخاب کردند زیاد مهم نیست ولی دخترها حتما تا انجاییکه می شود باید درس بخوانند زبان یاد بگیرند و خودشونو توانا کنند تا استقلال مالی پیدا کنند که خدای نکرده قربانی مرد سالاری نشوند....
بنده همین جا اعلام می کنم که به غیر از این وبلاگ در هیچ جای دیگر دنیای مجازی حضور ندارم و تمام مهرداد هایی که می بینید همه تقلبی! هستند و مهرداد اصلی فقط همین جاست! اگر روزی بخواهم در ایسنا و یا فیس بوک و یا جای دیگری فعالیت کنم در همین وبلاگ به دوستان می گویم و آدرسش را می گذارم.....

سمیرا سه‌شنبه 14 اردیبهشت 1395 ساعت 08:07

نظراتتون کاملا متینه

ممنون سمیرا خانم.....

Mahisa دوشنبه 13 اردیبهشت 1395 ساعت 20:57

مطالبت جالب بود کاملا با حرفات موافقم

ممنون محیصا بانو....

Nadia دوشنبه 13 اردیبهشت 1395 ساعت 19:33

حال کاش وقتی فارغ التحصیل شدیم اندازه اون مدرک ارشد و دکتری سواد و مهارت داشته باشیم

درسته...
متاسفانه بسیاری از این مدارک تحصیلی بیشتر از آنکه بیانگر تخصص فرد باشند فقط یه اعتبار بیهوده ایجاد می کند که طبعا نون و آب هم نمیشه. ..

عطیه دوشنبه 13 اردیبهشت 1395 ساعت 14:33

خیلی دلم میخواد بدونم عزیزانی که پستهای مهم ملکت رو اشغال کردن، خودشون رو ب نفهمی زدن یا واقعا نمیفهمن. اصلا قصد جسارت ندارم اما واقعا وقتی میبینم شما ب عنوان یک شهروند عادی که توی دولت پستی نداری و فقط تحصیلاتتون در حد اون بزرگانه. کاری ام ب این ندارم ک از یک سری بالاتر یا پایینترید، اینقدر واضح این مسائل رو درک و تفسیر میکنید و گاهی هم راه حل ارائه میدید اما اونا همچنان میگن ک تحریم فقط رو کاغذه و با شکم سیری حرف میزنن، اون سوال برام پیش میاد.
توی محل ما یک نانوایی خیلی شیک و مجلسی باز شده که دارای صندوق و سیستم شماره دهیه و انواع نان رو داره. تا اینجاش عادیه اما وقتی فهمیدم توی اون نونوایی همه کارکنان لیسانس همون کاری ک انجام میدن رو دارن برام جالب شد. شاید بد نباشه برای کارایی که عار داریم از انجامش، رشتش رو در دانشگاه ایجاد کنیم

اتفاقا اون مطلبی که در اخر کامنتت هست و یک شکلک خنده گذاشته اید کاملا درست و منطقیه و در کشورهای پیشرفته اجرا میشه یعنی در بسیاری از کشورهای پیشرفته شما اگر بخواهی یک فروشنده یا نانوا و یا یک شغل کاملا معمولی دیگه انتخاب کنی حتما باید دوره مخصوص اونو طی کنی یعنی قرار نیست فقط دکترها مهندس ها و حسابدارها اموزش دیده باشند بلکه هر کسی که بخواهد کاری انجام دهد باید آموزش ببیند....

ستاره یکشنبه 12 اردیبهشت 1395 ساعت 18:01

آقای مهرداد عزیز سلام
با خبر چهارم خیلی خیلی موافقم

درود بر ستاره خانم...

سانیا یکشنبه 12 اردیبهشت 1395 ساعت 14:30 http://saniavaravayat.blogsky.com

جالب بود . حرفها حقیقت هست ولی افسوس که نمی خوان حقیقت رو بپذیرند . مدتی است یک موضوع استرسی وارد زندگیم شده با استرس رو دور1000 به هیچ کسم نمیتونم بگم . متاسفانه یک طرف قضیه داره .س.ی.ا.س.ی میشه که ربطی به من و امثال من نداره .ولی دارند اینجوری میکنند .امروز میفهمم اگر فلانی گفت به خاطر این بی عدالتیهاست از این مملکت میرم منظورش چی بود ...
من یارانه نمیگیرم نه که ندهند یا قشر مرفه باشم . عادت به گدایی از این دولت ندارم که گدا پروری کرد فقط

متاسفانه زندگی ها برای بسیاری سخت شده ....من پیشنهاد می کنم اگر مشمول دریافت یارانه هستید از اون استفاده کنید چون حق شماست....

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.