داستانهای یک فروشگاه
داستانهای یک فروشگاه

داستانهای یک فروشگاه

فروشگاههای زنجیره ای( قسمت دوم)

 

 

فروشگاههای زنجیره ای که داستان دیگری دارد انها در هر کوچه و برزن شعبه ای افتتاح می کنند و ارام ارام همه سوپرها بقالی ها و هایپرهای کوچک را از بین می برند مثلا من دیده ام که در یک منطقه کوچک 5 شعبه از این فروشگاه وجود دارد و از انجاییکه صاحبان انها از تولید کنندگان هستند  بقالی ها قدرت رقابت با انها را ندارند ولی قضیه به همین محدود نمی شود انها برای اینده برنامه دارند......انها ارام ارام همه فروشگاهها را از بین می برند مثلا من بقالی را می شناسم که شصت سال سابقه داشته که با حضور این فروشگاهها ورشکست شده و صاحبانش بیکار شده اند یا مثلا من دیده ام که حتی در مناطق بالای شهر مغازه هایی با اجاره های کلان گرفته اند که با یک حساب و کتاب سرانگشتی برای این شغل اصلا مقرون بصرفه نیست ولی بعدا که همه فروشگاههای مواد غذایی قصابی ها مرغ فروشی ها .....از بین رفتند و بازار دست خودشان افتاد هم قیمت ها بالا می رود و از همه مهمتر برندهای اختصاصی را گسترش می دهند که خریدار متوجه اجحاف و گرانفروشی نمی شود مثلا نوشابه با مارک کیوان شامپو کیوان پنیر کیوان برنج کیوان.....البته همین حالا هم با قیمت ها بازی می کنند اینها چون خودشان مستقیم با تولید کننده در ارتباطند مثلا دستمال کاغذی که قیمت خرید ان فقط 1000 تومان است به سفارش انها قیمت 2000 تومان مصرف کننده روی ان درج می شود و وقتی شما ان دستمال را 1500 تومان می خرید فکر می کنید که قیمتش مناسب است چون معیار شما قیمت مصرف کننده درج شده روی کالاست در حالیکه قیمت مصرف کننده دست خودشان است و با ان بازی می کنند و از انجاییکه صاحبان انها افراد متنفذی هستند ارام ارام  در سکوت مسئولین بازار را بطور انحصاری در اختیار می گیرند و هم باعث گسترش بیکاری می شوند و هم مردم قربانی برنامه های اینده انها می شوند .....

مشکل دیگر از شهرداری هاست از انجاییکه محل درامد شهرداری ها از تراکم و عوارض تجاریست انها بی حساب و کتاب در شهرها مجوز ساخت مغازه داده اند و شهرها را پر از مغازه کرده اند یعنی در حقیقت شهرها راهی برای کسب درامد شده اند و این بعضا به فاجعه ختم شده مثلا در زمان شهردار قبل اینجا زمینی بزرگ در یکی از بهترین و تاریخی ترین بخش شهر بود یک مجموعه قدیمی اینجا بود که نقره سازها در ان جمع بودند یعنی ورق نقره وارد این مجموعه می شد و به دست هنرمندان این مجموعه ظرف نقره ای دست ساز  خارج می شد که توریست ها می امدند و کار هنرمندان انجا را تماشا می کردند شهرداری به بهانه فرسوده بودن این مجموعه مغازه ها را خراب کرد و به جای ان یک ساختمان بی ریخت و یک پاساز سوت و کور ساخت یعنی انقدر این مجموعه بی ریخت و فاجعه بود که صدای یونسکو هم درامد و با تهدید یونسکو مبنی بر اینکه اگر این ساختمان کوتاه نشود برخی اثار تاریخی مهم در خطر بوده و یونسکو انها را از فهرست خود حذف خواهد کرد نهایتا مجبور شدند کمی از ارتفاع ان کم کنند در حالیکه این زمین بزرگ و ارزشمند در یکی از تاریخی ترین و توریستی ترین شهرهای کشور می توانست به یک موزه و یا مجموعه ای دیدنی برای جذب توریسم تبدیل شود مثال های دیگری هم می شود در این رابطه ذکر کرد در هر حال با ساخت بی حساب مراکز تجاری هم شهرها بی ریخت و زشت شده اند به تورم اضافه شده و هم اینکه سیستم کسب و کار به هم می ریزد همین جا می خواهم توصیه ای به کسانی که می خواهند وارد کسب و کار شوند بگویم....

به نظر من دوران مغازه داری دیگر به سر امده است! یعنی ان دورانی که یک نفر می رفت یک مغازه سی متری در یک خیابان فرعی می خرید یا اجاره می کرد می توانست زندگیش را به سادگی اداره کند گذشته است  البته اگر کسی سابقه داشته باشد یا اینکه با ابتکار و خلاقیت بتواند کار متفاوتی انجام دهد شاید بتواند موفق شود ولی از یک طرف با رکود شدید بازار و از طرف دیگر با تغییر فضای کسب و کار باید بسیار با احتیاط و هوشمندانه وارد محیط کسب و کار شد.....


نظرات 6 + ارسال نظر
محمدرضا چهارشنبه 14 تیر 1396 ساعت 09:29

سلام اقا مهرداد عزیز
من برگشتم

درود به محمدرضای عزیز
به سلامتی کجا!؟

بهروز شنبه 10 تیر 1396 ساعت 12:13

سلام مهرداد خان . این مطلب که بعضی از فروشگاههای بزرگ دارند با ترفند تخفیف مردم رو وادار یه خرید برندهای خاصی میکنند یا قفسه هاشون رو با اقلامیکه تاریخ انقضاشون نزدیکه پر میکنند رو من هم بعداز چند بار خرید فهمیدم و حالا خیلی کمتر از این فروشگاهها جنس میخرم اما نمیدونستم دستشون با تولید کننده تو یک کاسه هست

درود به بهروز خان....
بزرگترین و پرشمارترین فروشگاه زنجیره ای خودش از تولید کنندگان بزرگ است و من با توجه به تجربه کاری که دارم فک می کنم برنامه های بزرگی برای به انحصار درآوردن بازار دارند و از انجاییکه صاحبان انها افراد متنفذی هستند به نظر می رسد با محدودیتی هم توسط دستگاهها مواجه نیستند....

مرتضی پنج‌شنبه 8 تیر 1396 ساعت 11:42

سلام
دقیقا همین طور هست و هر روز در شهرهای فروشگاه های زنجیره ای بزرگی مثل افق کوروش، جانبو مثل قارچ رشد می کنند.
به نظرم شاید یکی از دلایل زیاد شدن این فروشگاه ها، رکود اقتصادی کشورمان باشه چون هر چی باشد رکود در مواد غذایی کمتر هست و فروشگاه مواد غذایی در این دوران رکود کمتر از مشاغل دیگر آسیب می بینند.
توصیه طلایی تون در مورد سرمایه کافی و خلاقیت عالی بود ما را از این تجربیات گرانقدرتون بی بهره نذارید. در بین خوانندگانتان هستید افرادی که می خواهند در اینده وارد شغل شما بشن یا فروشگاهی برای خود راه اندازی کنند.

درود به اقا مرتضی عزیز....
اتفاقا رکود و کسادی وارد شغل ما هم شده و وقتی رکود بر اقتصاد حاکم باشد هیچ کجا در امان نخواهد بود انشاءالله در کانال تلگرام مطالب بیشتری در این باره خواهم نوشت....
ممنون از لطفت

تیلوتیلو چهارشنبه 7 تیر 1396 ساعت 11:26 http://meslehichkass.blogsky.com/

بله و این خیلی وحشتناکه

درسته.....متاسفانه

حسن چهارشنبه 7 تیر 1396 ساعت 03:23

سلام

خوب پیشنهاد جایگزین شما برای مغازه داری چیه؟ الان باید چیکار کرد؟

درود به شما
واقعیت اینه که ما در دوران سختی زندگی می کنیم بیکاری زیاد است و بعلت رکود و عدم رونق اقتصادی کشور اشتغال هم ایجاد نمی شود اگر کسی می خواهد وارد کسب و کار شود اگر بخواهد همان کارهای تکراری و معمولی که همه انجام می دهند انجام دهد هیچ اینده ای ندارد بلکه باید با خلاقیت و ابنکار یک کار جدید انجام دهد مثلا می بینید که رستوران و مراکز تهیه غذا و فست فودها بشدت زیاد شده ولی در همین بازار رستوران هایی هستند که باید منتظر بمانی تا صندلی هایش خالی شود و یا مراکز تهیه غذایی هم هست که حدااقل یک ساعت باید منتظر بمانی تا نوبتت شود چون با خلاقیت و سعی و تلاش زیادخدمات متفاوتی ارائه می کنند اگر کسی بخواهد وارد کسب و کار شود اول باید سرمایه کافی داشته باشد و بعد هم با خلاقیت و نوااوری کاری متفاوت انجام دهد که البته کار اسانی نیست....

اعظم46 سه‌شنبه 6 تیر 1396 ساعت 14:20

کاش در مورد اقتصاد مقاومنی هم می نوشتی

در مورد کالا های ایرانی بخصوص اقلام بزرگ مثل یخچال و.... در مورد کیفیت وغیره هم بنویسی

والا من در مورد اقتصاد مقاومتی چیزی نمی دانم که بخواهم بنویسم ولی من اگر بخواهم کالای بادوام مثل یخچال فریزر ماشین لباسشویی ماشین ظرفشویی....بخرم اگر پول داشته باشم حتما خارجی و از بهترین برندها خواهم خرید شما یک یخچال را ممکن است بیست سال از ان استفاده کنی یا ماشین لباس شویی و یا ظرفشویی سال ها در یک خانه خدمات می دهد و بعلت تفاوت فن اوری اختلاف کیفی محصولات خارجی و داخلی زیاد است برای خرید کالاهای بادوام به هیچ وجه نباید صرفه جویی کرد و باید بهترین برند و گرانقیمت ترین ها را خرید چون کالاهای بادوام در رفاه خانواده تاثیر زیادی دارند....

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.