داستانهای یک فروشگاه
داستانهای یک فروشگاه

داستانهای یک فروشگاه

تربیت جنسی...

 

چند شب پیش تلویزیون تماشا می کردم و با کنترل بین کانال های تلویزیون گشتی می زدم که به یک برنامه جالب برخوردم شبکه ای علمی  اموزشی اروپایی که کلاس اموزش جنسی نوجوانان را در یکی از مدارس انگلستان نشان می داد! نوجوانان سیزده چهارده ساله که دختر و پسر با اونیفورم های تمیزو مرتب  کنار هم نشسته بودند و صحنه ها و تصاویر کاملا روشن و صریحی را  بخصوص در زمینه اندام جنسی زن و مرد را در فیلمی کاملا واقعی و همراه با جزییات تماشا می کردند و دو معلم یکی مرد و دیگری زن هم برای انها توضیح می دادند شاید در نگاه اول ان عکسهای واضح و ان فیلمهای بی پرده کمی تحریک کننده به نظر می رسید ولی ارام ارام وضعیت عوض شد...بنده با همان سواد نم کشیده انگلیسی که دارم کم و بیش حرف های انها را می فهمیدم و ان دو اموزگار وقتی بطور مفصل اندام های جنسی مرد و زن را به بچه ها نشان دادند و طریقه صحیح رابطه جنسی را برایشان توضیح دادند و در مورد کاندوم و ابزار جلوگیری توضیح داده شد سراغ بیماری های مقاربتی رفتند....بچه ها را به سالن بزرگی بردند که در ان سالن تصاویر وحشتناکی از افرادی که به بیماریهای مقاربتی دچار شده بودند را در تابلوهای چند متری! به نمایش گذاشته بودند و تصاویر به قدری وحشتناک بود که خود من که بزرگسالم بعضا به وحشت افتادم! و معلمین به طور مفصل بیماریهای مقاربتی را روی عکس ها به بچه ها نشان می دادند بچه هایی که رنگشان پریده بود و معلوم بود که از ان تصاویرترسیده اند و بعد هم تصاویر دختران چهارده پانزده ساله ای که بر اثر رابطه جنسی باردار شده بودند را به انها نشان دادند و همه این اموزشها با تصاویری بزرگ و تاثیرگذار بود که ان دختران بعلت بارداری از تحصیل تفریح و شادی های نوجوانی بازمانده اند و بلافاصله به بزرگسالی رسیده اند

در این فیلم تقریبا یکساعته حس من این بود که اموزگاران نه تنها می خواهند بچه ها را از مسایل جنسی اگاه کنند بلکه می خواهند انها را از رابطه جنسی بترسانند! و یا من بعنوان یک تماشاگر یه چنین حسی داشتم و دلیل ان هم این است که ظاهرا سیستم اموزشی می خواهد به شیوه ای معقول اولین رابطه جنسی بچه ها را تا انجاییکه می شود به تعویق بیندازد راهی که سازمان بهداشت جهانی بعنوان یکی از راه حل های جلوگیری از ایدز پیشنهاد داده است....

حالا ما چه راهی را در پیش گرفته ایم....اموزش جنسی را تابو کرده ایم و بچه ها کنجکاوی جنسی خودشان را از شبکه های اجتماعی و فیلم های پ..ورنو ارضا می کنند مطالبی به شدت تحریک کننده که راهی برای ارضا شرعی و قانونی ان در بیرون وجود ندارد و نتیجه این شده در تحقیقی که مرکز پژوهشهای مجلس در چند دبیرستان دخترانه در تهران انجام داده 80% دختران گفته اند که با جنس مخالفشان رابطه جنسی داشته اند ....منبع اینجا

خودمان را بین انبوهی از خط قرمزها و تابوها اسیر کرده ایم و به خیال خودمان فکر می کنیم که همه چیز تحت کنترل است غافل از اینکه جامعه به خط قرمزهای ما توجهی ندارد وما را جا می گذارد چون نتوانسته ایم به همراه خط قرمز راه حل ارائه دهیم.....

نظرات 16 + ارسال نظر
الهام دوشنبه 17 خرداد 1395 ساعت 11:06

سلام
مطلب جالبی بود
منهم شنیده بودم در سن های پایین تر اول با لقاح گل ها بعد حیوانات شروع میکنن تا میرسن به انسان
یکی از مضرات جداسازی دختر و پسر اینه که وقتی با هم ازدواج میکنن انگار با موجود فضای روبرو هستن که هیچ شناختی ازش ندارن( داشتن برادر و خواهر تاثیر زیادی در شناخت جنس مقابل نداره) ولی شاید همنشینی از دوران مدرسه بتونه شناخت دو جنس رو از هم بیشتر کنه.مسائل جنسی که جای خودش رو داره
منهم با شما موافقم.سیستم آموزش و پرورش وقتی زمام کاری رو دست بگیره بهتر میتونه از عهده فرهنگ سازیش بربیاد تا خود خانواده ها
معمولا مادرها میرن مدرسه به معلم میگن شما فلان حرف رو بزنی بچه من بیشتر گوش میکنه

درود به شما
منم فک می کنم جدا سازی نه تنها کمکی به اخلاقی تر شدن مدارس نمی کند بلکه در همین اماری که در مورد رابطه جنسی دختران دبیرستانی در پست گفته شد ظاهرا کاررا خرابتر کرده و یا لااقل هیچ فایده ای نداشته است...

عطیه یکشنبه 16 خرداد 1395 ساعت 14:47

توی موارد بخصوصی از این دست، من فکر میکنم کار عمدی دولت هستش ک مردم اینقد درگیر و سرگرم خودشون باشن. یک بار با 1 مامور مبارزه با مواد مخدر ک تازه از ماموریت اومده بود صحبت میکردم، ایشون گفتن ما حدود 700 کیلو مواد کشف کردیم اما نصف این مقدار به ستاد برگشت. و توجیهش هم این بود که حقوق ما کمه و کفایت نمیکنه. حتی نصف این مقدار هم خیلی زیاده که بخواد دوباره تو بازار توزیع بشه و بعیده ک مقام عالی رتبه ای از این جریانات خبر نداشته باشه. متاسفانه دولت ما فکر میکنه اگر چیزی علنی نباشه، یعنی وجود نداره.

البته من منکر فساد نیستم ولی به صحت این مورد هم مشکوکم معضل مواد مخدر بسیار پیچیده تر از اینها ست که فقط با آموزش و آگاهی قابل حل است....

Mahisa پنج‌شنبه 13 خرداد 1395 ساعت 22:25

وقتی سیستم آموزشی اینکار رو نمیکنه ما مجبوریم با برنامه ریزی و پیش زمینه های درست به بچه‌ها این مسائل رو آموزش بدیم

درسته....
ولی سیستم بهتر می تونه این کارو انجام بده .....

مدادرنگى پنج‌شنبه 13 خرداد 1395 ساعت 21:53

سلام مهردادخان
اسم اون واحدِ دانشگاهى،تنظیم خانواده بود!
البته به ما هم یاد ندادن چطور خانواده رو تنظیم کنیم.فقط در مورد دوره ى قائدگى و معذورات شرعى و این چیزا توضیح دادن.خیلى مسخره بود!
با تمام حرفاى شما موافقم.این فقر آموزشى،ریشه ى بسیارى از آسیب هاى اجتماعیه!طلاق تو کشور ما بیداد میکنه و یکى از عوامل اصلیش اینه که جوون،تنها براى ارضاى نیاز جنسیش ازدواج کرده و شریکش رو صرفا از روى امیال شهوانى انتخاب کرده و بعدا که میلش فروکش کرده،تازه رسیده به مسایل شخصیتى و دیدگاه هاى فرهنگى و اجتماعى و تضادها یکى یکى بروز کردن و شکاف عاطفى رخ داده و سرانجام،طلاق!
تا بیان تصمیم بگیرن آموزش مسایل جنسى رو نظام مند و علنى کنن،پنج نسل بعد از ما هم تباه شدن!

درود به مدادرنگی!
به نکته جالبی اشاره کردید
امارها می گوید در شهرهای بزرگی مثل تهران و یا اصفهان یک سوم ازدواج ها به طلاق ختم می شود و مثلا در منطقه شمیرانات اغلب ازدواج ها(حدود 60%) به طلاق ختم می شود که فکر نکنم از این جهت از کشورهای غربی که مرتب از اخلاقیاتشان انتقاد می کنیم چیزی کم داشته باشیم!

Mahisa پنج‌شنبه 13 خرداد 1395 ساعت 14:12

به نظر من ما میتونیم به عنوان مادران و پدران آینده و هم اکنون به بچه هامون این آموزش هارو بدیم چرا باید یک جا بشینیم و بهش فکر کنیم باید بلند شیم خودمون شروع کنیم و تا حد امکان به گوش دیگران هم برسونیم
این آموزش ها رو با در نظر گرفتن شرع و مشکلاتش بیان کنیم.
دوستدار همتون مهیسا

حرف شما درسته ولی خیلی از اموزشها به عهده دولت و مدارس هست تا خانواده ها مثلا شما چگونه می توانی به پسر پانزده ساله ات اموزش جنسی بدهید؟ ....
قطعا مدارس و سیستم اموزشی بسیار بهتر می تواند این کار را انجام دهد....

سیمین پنج‌شنبه 13 خرداد 1395 ساعت 11:30

اقا مهرداد
بعضی پست ها پر نمیشه نظر گذاشت:(
وبدونید من با تمام انرژی خوندمو لذت بردم
نویسنده توپ توپی هستین

ممنون سمین خانم شما لطف دارید....

سیمین پنج‌شنبه 13 خرداد 1395 ساعت 11:21 http://SIMIN.COM

سلام مهرداد عزیز دلم برا نوشته هاتون تنگ شده بودولی فرصت نمیکنم بخونم ولی به یکی از همشهری هاتون ادرس وب تون رو دادم تا بیادو بخونه
پست های نخونده رو خوندم
مخصوصا این اخری رو که .....................چی بگم والله

درود به سمین خانم
احوال شما؟
ممنون از لطف شما همیشه شاد و موفق باشید....

ندا بانو چهارشنبه 12 خرداد 1395 ساعت 15:13

سلام جناب مهرداد
وقتتون به خیر
وای چقدر پست نخونده اینجا هست..
من فکر کردم مشغول اماده شدن برای امتحانات هستین و این جا به صورت نیمه معلق درومده..
ما که پوستمون داره کنده میشه..
راستش نرسیدم تمام پستهای عقب افتاده و نخونده رو بخونم..
فقط کامنت گذاشتم که عرضی ادبی داشته باشم

درود به ندا بانو
ممنون ندا خانم
والا ما هم در کشاکش امتحاناتیم ولی سعی می کنیم حتی المکان اینجا سوت و کور نباشه...
ممنون از شما و منتظر کامنت های خوب شما هستم....

nari چهارشنبه 12 خرداد 1395 ساعت 15:08

آقا مهرداد سلام
همونطور که میدونین یه درسی هست توی دانشگاه برای اموزش به دانشجویان(اسمش چی بود؟)
استاد ما خجالت میکشید که در باره روابط جنسی مستقیم حرف بزنه!!!!!!!!!!!!!1
با اینکه هممون خانم بودیم میگفت که خوب مثلا وقتی اون اتفاق میافته.
و شما نپرسید که بچه ها برای اینکه سربه سرش بذارن چندبار میپرسیدن چه اتفاقی؟ منظورتون چیه؟ یعنی چیکار بشه.
ناگفته نماند که اون خانم پزششک یا متخصص این علوم نبودن بلکه دروس حوزوی خونده بودن و علاقه عجیبی داشتن که مسائلی رو مطح کنن که مربوط به احکام هست

درود به شما
باور کنید من هم اسم این درس را فراموش کردم ولی کلا در مورد مسائل جنسی بود ولی تا انجاییکه یادم هست به هیچ دردی نمی خورد چون مطالبش محافظه کارانه و محتاطانه نوشته شده بود.....
اتفاقا اگه کسی بخواهد اموزش جنسی را بطور مفید تدریس کند باید کاملا بی پرده و صریح باشه چون مسخره است که معلم هم خجالتی باشه....

ریحانه چهارشنبه 12 خرداد 1395 ساعت 13:43

آقا خواستم یه تشکر بکنم. این متن شما و کامنت یکی از دوستان در مورد اعتیاد باعث شد متن زیر رو به شونصد تا روزنامه های آنلاین و خبرنگارها و وزارت آموزش و پرورش و وزارت مبارزه علیه مواد مخدر بفرستم!! بله! چنین آدمی هستم من :))))


با سلام
از آنجا که شاهد پایین آمدن سن اعتیاد در کشور هستیم، در این راستا پیشنهادی داشتم:

چرا توی مدرسه به دانش آموزان اثرات مصرف مواد مخدر رو یاد نمی دهند؟ کافیه در چند مقطع، در درس دینی که قرار است زندگی کردن را به ما یاد بدهد، اثرات این مواد بر بدن را آموزش دهند. عکس های معتادها و بدبختی هایشان، حرف هایشان و بازدید از کمپ های اعتیاد را در برنامه بگنجانند.
درصد بالایی از دانش آموزان عمیقا میفهمند حتی برای تجربه نباید نزدیک این مواد شد.

چقدر هزینه بابت جلوگیری از واردات مواد به کشور میدهیم؟ چقدر جان و مال تلف میشود؟ چقدر سرمایه در این راستا مصرف میکنیم؟
یک هزارم این سرمایه را در مدارس برای آشنایی دانش آموزان بگذارید تا نتیجه ای صد برابر بهتر بگیرید

با تشکر
بدرود




و همه ی این کارها رو دیشب کردم. بعد امروز ظهر یک عدد ایمیل داشتم. پاسخ از وزارت مبارزه با مواد مخدر بود. این بود جوابشون:

سلام احتراما خدمت شما،

سپاسگزاریم که در این مورد مهم وحیاتی به حیث یک شهروند آگاه ومسوولیت پذیر حد عقل یک پیشنهاد را به ما فرستادید. برای معلومات شما باید گفت که وزارت مبارزه علیه مواد مخدر با همکارانش طی سالهای متمادی در عرصه (کار با مکاتیب) در ولایات مختلف برنامه دارد اما ممکن کافی نباشد، این وزارت حتی اول برنامه های آموزشی را برای استادان مکتب ها برگزار کرده تا بگونه موثرتر متعلمین مکتب ها را متوجه ابعاد اضرار مواد مخدر نمایند.

این وزارت بطور خاص از شما (خانم کوهستانی) سپاس گزاری می نماید وتوقع دار که در این مشکل بزرگ بیشتر همکار باشید و با نظریات وپیشنهادات تان این پروسه را یاری رسانید.

نهایت تشکررا

Mohammad Hanif Danishyar
Spokesperson and Director of Information and Public Relations
Ministry of Counter Narcotics of Islamic Republic of Afghanistan

بعد من از لحن جوابشون تعجب کردم! یه جوری فارسی روزانه نبود. دقت کردم دیدم واااااااااااای. به وزارت مبارزه علیه مواد مخدر افغانستان ایمیل زدم :)))

بازم دمشون گرم. از شونصدتا ایمیلِ، فقط همین ایشون جواب من رو دادند. دمشون گرم. یک دنیا تشکر ازشون که قابل دونستن جواب دادن.

افرین به پشت کار شما!
این مطلب خیلی جالب بود....
این یعنی اینکه حتی افغانی ها هم به مردمان خودشون بیشتر پاسخگو هستند و از جهاتی از ما جلوترند و از معرفی پاسخ دهنده هم معلوم است که یک سخنگوی عالیرتبه جواب شما را داده در حالیکه در روابط عمومی های ما ظاهرا یک کارمند ساده هم وجود ندارد که لااقل از ایمیل یک شهروند مسئولیت پذیر تشکر کند!

ساکت چهارشنبه 12 خرداد 1395 ساعت 00:37

درود بر اقا مهرداد
موضوعی که شما مطرح کردی خیلی مهمه...بچه های نسل بعد از ما، خودشون برای خودشون برای رفع نیازهای جنسیشون راه حل پیدا کردند و دارن طبق آداب خودشون زندگی می کنند...جامعه شده پر از آسیب...خانواده ها نگرانن..به نظرم بیشتر خانواده ها نمیدونن باید چیکار کنند و فقط امیدوارن در طی مسیر اتفاقی برای فرزندشون نیفته...درست که دخترها بیشتر در معرض آسیبن اما پسرها هم در خطرن...من فکر میکنم بیشترین آسیب از نظر روحی به افراد وارد میشه...
دوستان همسن من که اگه ازدواج کردند که هیچ...بالاخره خوب یا بد این دوره براشون طی شد ..... اونایی که ازدواج نکردند نه میتونن مثل نسل بعد باشن و راحت با خیلی مسائل کنار بیان نه دیگه تحمل تنهایی و بی ارتباطی رو دارن....
یعنی یه جورایی سه نسل که از بین رفته...ما...نسل بعد...بچه های نسل بعد...
هفته پیش با یه دوستی درمورد همین موضوع صحبت میکردیم...ایشون هم حرف شما رو میزد که دو جنس مخالف نیاز دارن با هم ارتباط داشته باشن نه حالا ارتباط جنسی...همین که با هم حرف بزنن...با دنیای هم آشنا بشن....حتی همین که همو لمس کنن...اینجوری نه با یه برخورد کوچیک طرف خیالات برش میداره نه اینقدر از هم دور میشن که نتونن درست حتی در مورد ازدواج فکر کنن... بماند که جفتمون وقتی داشتیم این حرفها رو میزدیم هزار بار تغییر رنگ دادیم...هنوز برای خود منم این موضوع یه تابو محسوب میشه...
فرهنگ سازی زمان میبره اما مهم اینه که شروع بشه به فرهنگ سازی بعد امیدوار باشیم مثلا فلان سال دیگه همه چی بهتر شده....ما کندیم....باید سرعتمونو خیلی بیشتر کنیم ...
شاید باید خیلی چیزها رو از خودمون و خانواده های خودمون شروع کنیم...
ببخشید طولانی شد
شاد و سلامت باشید

درود به ساکت سخنگو!
کامنت خوبی بود و به نکات جالبی اشاره کردید
همانطور که گفتید مشکل اصلی بیشتر در مورد دهه شصتیهاست نسلی که هنوز ارزشهای سنتی در انها ریشه دارد و در ضمن ارزشهای یک زندگی مدرن هم هنوز برایشان یک تابو محسوب می شود....نسل گذشته که با ارزشهای سنتی نسل خودش زندگی کرده و مشکلش حل شده و دهه هفتادی ها هم که راسا خودشان اقدام کرده اند!

Mahisa سه‌شنبه 11 خرداد 1395 ساعت 22:19

اما پس حکم دینمون چیه
من دین رو فقط از بزرگتران تبعیت نکردم
بلکه با تمام وجود قبولش دارم ولی حرف شما هم یه جورایی درسته ولی واقعا نمیدونم این دوتا رو باید تطبیق داد من که گیج شدم امیدوارم در یک پست مفصل تر توضیح بدید

ان چیزی که من گفتم لزوما غیر شرعی نیست و کاملا بستگی به خوانش شما از دین و دینداری دارد و در ضمن حرف اصلی من این بود که اگر شما راه حلی داری بفرما! و اگر راه حل عملی نداری برخورد سلبی سودی ندارد مگر نه یک زن و یک مرد با یک جمله ساده و کوتاه محرم می شوند و با یک جمله کوتاه مشابه نامحرم که از همین ظرفیت می شود یک راه حل شرعی ساخت که چون بنده تخصص مذهبی ندارم ترجیح می دهم وارد این بحث نشوم
من واقعیات جامعه را میبینم و از مسائل شرعی چیزی نمی دانم

ساناز سه‌شنبه 11 خرداد 1395 ساعت 20:35 http://sanaz1359.persianblog.ir

آموزش در کشور ما فقط خلاصه شده به کتابهای درسی. در حالی فرد بزرگ میشه که خیلی چیزها رو نمیدونه، یکیش همینه که شما گفتین، مهارتهای ارتباط اجتماعی ، کنترل داشتن روی غرایض مختلف و ...
فقط قد میکشیم بقیه چیزها رو خودمون با تجربه و خطا باید بفهمیم تا اون موقع هم که باید غزل خداحافظی رو بخونیم.

دقیقا درسته و به نکته جالبی اشاره کردید
من می خواستم پست مفصلی در مورد اموزش و پرورش در ذیل همین مطلب بنویسم که فرصتش را ندارم و این پست را هم همین امروز صبح در نیم ساعت و با عجله نوشتم! ولی همانطور که گفتید اساسا به نظر می رسد در اموزش و پرورش ما اموزش مهارت های زندگی اولویت ندارد و همینکه بچه ها یک سری محفوظات و ارزشهای شعاری بیاموزند برایشان کافی است! مثلا اعتیاد در این مملکت بیداد می کند زندان های ما پر از معتاد است و امار بالای اعدام ها در کشور ما بخاطر مواد مخدر است و خدا می داند که این مملکت برای مواد مخدرچقدر هزینه می دهد چه می شد اگر همین کاری که در پست گفته شد برای اموزش بچه ها در مورد اعتیاد انجام می دادند یعنی اینکه بچه ها را می بردند و چهره های وحشتناک معتاد ها را به انها نشان می دادند و بطور عملی به انها نشان می دادند که معنی اعتیاد یعنی چه و حتی درسی در مدارس در مورد اعتیاد و مواد مخدر ایجاد می شد حالا شاید نه در همه جای کشور در جاهایی که خطر معتاد شدن جوانان بیشتر است که اگر این کار انجام می شد من مطمئنم در جلوگیری از اعتیاد در نسل جوان بسیار موثر بود ولی همانطور که گفتید برای تصمیم گیرندگان این گونه مسائل چندان اولویت ندارد!

Mahisa سه‌شنبه 11 خرداد 1395 ساعت 20:07

سلام
اگه کارشون درسته کار ما نادرست به نظر شما چیکار کنیم
که هم از این نظر مشکلی نداشته باشیم هم از نظر شرعی و عرف
این پستتون سوالای زیادی برام به وجود آورده ممنون میشم. جواب بدید

درود به محیصا بانو
اول اینکه باید بپذیریم که راه حلی که بتواند همه مشکلات اجتماعی را حل کند وجود ندارد بلکه در حقیقت یک پکیج و مجموعه ای از کارها می تواند توامان کارساز باشد دوم اینکه یکی از مشکلاتی که مانع حل معضلات اجتماعی می شوداین است که نمی خواهیم تغییر سبک زندگی لااقل در شهرهای بزرگ را بپذیریم و همچنان فکر می کنیم مردم باید مطابق نظر ما که ممکن است هیچ تناسبی با الزامات زندگی مدرن و جدید نداردزندگی کنند مثلا الگوهایی تبلیغ می شود که انچنان ان الگوها با سبک زندگی مردم فاصله گرفته که سرمایه گذاری بر انها کاملا بی فایده است ولی متاسفانه سیاست گذاران نمی خواهند انرا بپذیرند و سوم اینکه ما اگر چیزی را سلب می کنیم باید به دنبال جایگزین باشیم مگر نه محدودیت و رفتار سلبی نه تنها سودی ندارد بلکه اثر معکوس می گذارد مثلا دو جنس مخالف به ارتباط با یکدیگر نیازمندند و این یک واقعیت طبیعی و فیزیولوژیک است (نه لزوما ارتباط جنسی)ازدواج که برای بسیاری از جوانان امکانپذیر نیست بخصوص در سنین پایین پس شما چه راه جایگزینی داری مثلا ازدواج موقت پیشنهاد می شود که عملا امکانپذیر نیست بخصوص برای دختران مجرد یعنی اینکه هیچ راه حل عملی برای رابطه دختران و پسران جوان وجود ندارد و از ان طرف ارتباط بین انها جرم محسوب می شود که این باعث می شود جامعه خودش راه حلی برای خودش پیدا کند جامعه مثل یک رودخانه می ماند اگر نتوانی راهی برایش پیدا کنی و فقط بخواهی راهش را سد کنی و جلویش را بگیری هیچ سودی ندارد و بالاخره راهش را پیدا می کند که ممکن است ان راه مطابق سلیقه شما نباشد...

مبینا سه‌شنبه 11 خرداد 1395 ساعت 16:11


چه جوری باید بچه بزرگ کرد در این جامعه!

نباید انتظار داشت نسل جدید هم مثل پدرو مادرهایشان زندگی کنند اگر این واقعیت را بپذیریم بهتر می شود بچه ها را تربیت کرد....

سانیا سه‌شنبه 11 خرداد 1395 ساعت 11:28 http://saniavaravayat.blogsky.com

وای تن مارو لرزوندین .البته حقیقت هست و نمیشه زاش اجتناب کرد ولی کاش بدونند پرد ها ومادرها یا تو اموزش پرورش کافیه این تابو باید شکست اگه نشکنیم بچهها مارو میشکنند با حرکاتشون با رفتارهاشون....
دختران 13- 16 ساله با رابطه جنسی میدونید چه فاجعه ای هست . یعنی بارداری ها یناخواستهو غیر مشروع ،بیماریهای جسمی و روانی بسیار که بعدها خودش رو به اشکال مختلف نشون میده .....

کاش فقط یکم واقع نگر بودیم و این تابو رو میشکستیم .....
البته پردمادرها خیل یموثرند باید خیلی اگاهانه برخورد کرد با تراز جامعه نه با تراز سنی خودمون

همانطور که شما اشاره کردید باید برای مشکلات و نیازهای نوجوانان اگاهانه برخورد کرد مگر نه مشکلات ناشی از رفتارهای اشتباهشان گریبان والدین و جامعه را خواهد گرفت ....

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.