داستانهای یک فروشگاه
داستانهای یک فروشگاه

داستانهای یک فروشگاه

سفرنامه کیش2

 

 

هوا در کیش عالی و بهاری بود اینکه در کشوری زندگی کنی که با ژاکت پلیور و کاپشن سوار شوی انگاه با پیراهن استین کوتاه و نازک از هواپیما خارج شوی یک چنین کشورهایی زیاد نیستند.....ما را به هتلی بردند که اسمش را نمی گویم اولویت من در گرفتن هتل فقط نزدیکی به دریا و مراکز خرید بود هتل هم انصافا بد نبود ولی غذایش جالب نبود که خواهم گفت وقتی وارد اتاق هتل شدیم همراهان گفتند که می خواهیم نماز بخوانیم معمولا در اتاق  هتل ها یک علامت روی دیوار یا سقف برای نشان دادن قبله وجود دارد که ما هر چه چشم انداختیم علامتی ندیدیم! توی این اتاق ان اتاق توی سالن....هیچ علامتی که قبله را نشان دهد نبود و ما ماموریت یافتیم که قبله را در ان اتاق مشخص کنیم!....به پذیرش امدم و مشکل را گفتم که مسئول پذیرش کاملا تعجب کرد که قبله در ان اتاق مشخص نشده ظاهرا تا ان زمان هیچ مسافری  لااقل در ان اتاق  احتیاجی به کشف جهت قبله نداشته است!...

خلاصه مامور محترم پذیرش برگشت و رویش را به ابسردکن پشت سرش کرد وگفت قبله از این طرفه! منم گفتم اینجا قبله به طرف ابسردکنه تو اتاق ما چجوری میشه!؟ که حس کردم کلا ای کیو ایشان خیلی اجازه سوال و جواب در مورد جهت یابی را نمی دهد....شکل ساختمان هتل هم بصورت متمرکز نبود یعنی یک محوطه در وسط و اتاقها هم در اطراف محوطه بود یعنی با خودم فکر کردم وقتی قبله رو به ابسرد کن پشت سر مسئول محترم پذیرش است حالا ما که اتاقمان در گوشه راست سمت چپ هتل اون عقب ها واقع شده یعنی جهت قبله اونجا کدوم طرفه!؟.....خلاصه ما یکی دوبار پایین امدیم و به ابسردکن بخش پذیرش خیره شدیم و بعد برگشتیم داخل اتاق که ببینیم که جهت ابسرد کن داخل پذیرش داخل اتاق ما کدوم وری میشه!....خلاصه کمی تجزیه و تحلیل کردیم که نهایتا قبله را گوشه سمت راست اتاق رو به تلویزیون تشخیص دادیم وطبعا همراهان به نظر ما اعتماد کرده و  نماز را روبروی تلویزیون خواندند که بعدا که از اتاق روبرویی پرسیده شد ظاهرا معلوم شد که تشخیص ما اشتباه بوده و نماز باید روبروی یخچال که سمت چپ اتاق بود خوانده می شد!.....چی بگم والا خدا از سر تقصیراتمان بگذره!....ادامه دارد..


نظرات 8 + ارسال نظر
نفس سین پنج‌شنبه 19 اسفند 1395 ساعت 21:10


یه برنامه قبله نما دانلود میکردین بهتر نبود؟

ایشاالله دفعه بعد

Sara پنج‌شنبه 19 اسفند 1395 ساعت 11:33

یاد یه خاطره افتادم مادر همسرم از ایران امده بود و خیلى هم وسواسى و حساس جهت قبله رو پرسید و همسرم هم جهتى رو تایین کرد ایشون هم به مدت دوماه به اون سمت نماز خوند و دو روز اخر متوجه شدن جهت قبله ١٨٠ درجه متفاوت بود
و اونم دو ماه نماز قضا رو بعدا دوباره خوند
البته منم کلى خندیدم عوض آزار و زخم زبونایی که میزد

مادر شوهر دوماه پیش عروس باشه!؟
خدا صبرتون بده

سمیرا پنج‌شنبه 19 اسفند 1395 ساعت 08:13

همیشه به سفر، خیلی باحال بود

ممنون سمیرا خانم

مریم پنج‌شنبه 19 اسفند 1395 ساعت 07:04

سلام. همیشه به سفر و سفرنامه نویسی

درود به مریم خانم

الهام چهارشنبه 18 اسفند 1395 ساعت 19:21

سلام همیشه به سفر باشین انشاا...
آقا راه حل مطمئنش اینه که نرم افزار قطب نما روی گوشیتون نصب کنید.

درود به شما
ممنون از راهنماییت....
شما هم همیشه به شادی

حبابها چهارشنبه 18 اسفند 1395 ساعت 16:39

این جور مواقع باید یه قبله نما همراه داشت.وگرنه باید در چهار جهت نماز خوند.به.کسی.هم نمیشه اعتماد کرد(مثل اعتماد به شما)
یه راه حل اسون هست.البته اگه الان ساختمان سازان رعایت کنند

من متاسفانه زیاد از این چیزا سر در نمیارم!

عطیه چهارشنبه 18 اسفند 1395 ساعت 13:33

توصیف عالی
شما مگه سربازی نرفتید آخه؟
به روشهای قبله شناسی خودتون اکتفا کنید. پشت ب دریا می ایستادید، دست چپ قبله بود دیگه ب بیت المقدس ک میخورد

والا اونجا جزیره است معلوم نیست دریا کدوم طرفه
پس شما سربازی هم رفتید

مریمی چهارشنبه 18 اسفند 1395 ساعت 12:29

مردم از خنده

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.