داستانهای یک فروشگاه
داستانهای یک فروشگاه

داستانهای یک فروشگاه

دو نکته در مورد پلاسکو....

 

 

نکته اول: ساختمان پلاسکو شاید اولین ساختمان مرتفع و مدرن ایران بود یعنی زمانی ساخت ان اغاز شد که قیمت نفت ارام ارام در حال افزایش بود و روند مدرن سازی جامعه ایران اغاز شده بود ساختمان های عظیم فرودگاهها سدها ...یکی یکی ساخته شدند و شاید ان دوران به دنبال یک سمبل بودند یک سمبل و نماد در پایتخت که پیشرفت و یک شهر مدرن را در ایران به رخ بکشد اگر توجه کنید ساختمان های بسیار بلند و اسمانخراش ها شاخص اغلب متعلق  به شهرهای کشورهای نو ظهور و یا در حال گذار است مثلا اغلب اسمانخراشهای بسیار بلند و شاخص در اسیا و بخصوص در کشورهای عربی چین و مالزی هستند کشورهایی که اقتصادهای نوپاهستند و فکر می کنند اگر یک اسمانخراش داشته باشند انوقت کشور مدرن و پیشرفته ای هستند در حالیکه اسمانخراشهای بسیار بلند و شاخص در بسیاری از کشورهای اروپایی کمیاب است....شاید در بیش از نیم قرن قبل فکر می کردند اگر تهران یک برج بلند داشته باشد انوقت یک شهر مدرن و نهایتا سمبل یک کشور در حال پیشرفت خواهد بود غافل از اینکه یک کشور پیشرفته و مدرن ابتدا باید فکر و اندیشه را اصلاح کند نه ساختمان هایش را در اروپا انقلاب صنعتی بعد از رنسانس فکری اتفاق افتاد یعنی ابتدا "فکر" اصلاح شد و بعد انچنان موتور پیشرفت روشن شد که جهان را تسخیر کرد.....

نکته دوم: چیزی که برای من جالب است این است که واکنش احساسی مردم نسبت به این اتفاقات بسیار شدید است اتفاقاتی مثل اتوبوس سربازها و کشته شدن تعدادی از انها و همچنین اتفاقی که ایندفعه برای اتش نشان ها اتفاق افتاد بشدت مردم را متاثر می کند....نمی دونم دلیلش چیه شاید دلیل جامعه شناسی خاصی داشته باشه ولی من حدس می زنم شاید مردم در موقعیتی هستند که دلشون برای خودشون میسوزه برای همین وقتی یه گوشه ای اتفاقی میفته اشک همه در میاد.....نمی دونم واقعا دلیلش چیه ....ولی به شبکه های اجتماعی نگاه کنید چه شعرهای زیبایی چه مرثیه هایی چه جملات ماندگاری چه تصاویر گرافیکی چه عکس هایی که اشک ادم را در می اورد.....ای کاش همتی بود و یک نفر این اثار را در یک مجموعه ماندگار جمع می کرد.....

نظرات 9 + ارسال نظر
سمانه دوشنبه 4 بهمن 1395 ساعت 09:48 http://sdra.persianblog.ir

یکی از دلایل این اسمان خراشها می تونه مسله هویت باشه .در واقع با ساختن ساختمانهای عجیب و اسمانخراشها میخوان‌هویت ببخشن به‌ مملکتشون بخصوص کشورهایی که از نظر تاریخی دوران‌ شکوهمندی نداشتند و اثاری ندارند که با اون‌فخر فروشی کنند.

یکی از دکترهای سن بالا به ما میگفت پلاسکو زمانی بهترین محل برای خودکشی بوده

اصلا عجیب نیست .البته ما کلا ملت جوگیری هستیم و یکباره احساساتمون غلیان میکنه و چند روز بعد هم سرد شده و دوباره روز از نو روزی از نو.

tarlan یکشنبه 3 بهمن 1395 ساعت 01:43

بله حوادث رانندگی زیاده و باعث ناراحتی ولی هیچ کدوم رو نه اعلام میکنند و نه در تلویزیون نشون میدن فقط یک آماری رو اطلاع میدن قطعن اگر مردم همون لحظه با خبر بشند باز هم همدردی خواهند کرد. ولی اینکه آتش توی یک طبقه و از یک مغازه شروع بشه و یکدفعه ساختمان به اون عظمتی بریزه و آتش نشانهایی که رفته بودن مردم رو نجات بدن خودشون از بین برند خیلی دردناکه .مثل حادثه منا و یا قطار تبریز که دل همه رو سوزوند مردم کاری از دستشون بر نمیاد بجز همدردی چون میدونن نزدیک عیده خیلی ها بیکار شدند و خیلی ها مقروض و تعدادی هم جونشون رو از دست دادند ...مردم ناراحتن از کوتاهی مسئولین که میدونستند پاساژ نا امنه ولی پلمب نکردند تذکر دادند دو سال پیش ،ولی گذشتند و بساط دستفروش رو همان زمان تذکر بهم میریزند .

سوسن همون سوگل سردرگم سابق شنبه 2 بهمن 1395 ساعت 20:37

اصلاهم عجیب نیست وقتی یه مسئله ای دردناکه دردناکه واینهمه احساس طبیعیه

ریحانه شنبه 2 بهمن 1395 ساعت 15:31

ه گزارش ایسنا، ساختمان 17 طبقه‌ی پلاسکو را نخستین ساختمان بلندمرتبه و مدرن ایران در تهران می‌دانند که بیش از نیم قرنِ پیش ساخته شد. این ساختمان توسط حبیب‌الله القانیان (معروف به حاج‌حبیب!) رییس انجمن کلیمیان تهران، مالک کارخانه‌ی پلاسکو - بزرگ‌ترین مجموعه‌ی تولیدی پلاستیک و ملامین ایران - ساخته شد. گفته می‌شود در آن زمان برخی روحانیان سیاسی تهران به ساخته شدن بلندترین ساختمان تهران توسط یهودیان ایرانی اعتراض کردند.
او با پیروزی انقلاب اسلامی سال 57 کشور را ترک نکرد، توسط انقلابیون دستگیر و در دادگاهی به جرم فساد از طریق تماس با اسرائیل و صهیونیسم و جنگ با خدا و دوستان خدا، محاکمه و در دادگاهی توسط حجت‌الاسلام صادق خلخالی به اعدام محکوم شد. حکم اعدام او چند روز بعد، در اردیبهشت 1358 اجرا شد.
متهم در دفاعیات خود گفت: «اینجانب حبیب القانیان، افتخار می‌کنم کلیمی ایرانی هستم... تا به حال هیچ‌گونه کمک و یا اعانه به نفع اسرائیل نداده و نخواهم داد. من موافق کشتار مردم فلسطین نیستم... افتخار می‌کنم دارای سهمی از کارخانجات پلاسکو ملامین، پلاستیک شمال، لوله شمال و کارخانه یخچال جنرال الکتریک و پروفیل آلومینیوم می‌باشم. هیچ دارایی به‌نام من در اسراییل وجود ندارد».
ساختمان پلاسکو و ساختمان آلومینیوم پس از اعدام القانیان، مانند دیگر اموالش مصادره و به بنیاد مستضعفان تحویل داده شد.
اینم سرگذشت ساختمان پلاسکو بود. برام جالب بود.

عجب سرگذشت دردناکی داشته این ساختمون!

عطیه شنبه 2 بهمن 1395 ساعت 15:29

ب نظرم 1دلیل اینکه ما ب این دست اتفاقات اینطور واکنش نشون میدیم، اینه ک کسانیکه کشته میشن اغلب مقصر نیستن. سربازا و مسافرایی ک بی خبر از بی احتیاطی راننده یا مسئول کنترل خط ، راحت روی صندلیهاشون ولو شدن و منتظر رسیدن ب مقصدشون هستن. یا آتش نشانهایی ک بدون اینکه ذینفع باشن یا کسی رو بشناسن ب دل آتیش میزنن. حتی حقوق چشم گیری هم ندارن ک وسوسه کننده باشه و ب کار وابستشون کنه ک بگیم کار میکنن و حقوقش رو میگیرن.

سارای شنبه 2 بهمن 1395 ساعت 13:14

مثال قورباغه ای هست که اگر در اب داغ بندازنش ازش می جهه بیرون و اگر در اب سرد باشه ، و شعله زیرش روشن باشه ، حرکتی نمیکنه تا پخته بشه.
سوانح رانندگی کشتگان زیادی داره ، اما کم کم و به تدریج اتفاق میفته در طول زمان
اما حوادث این چنینی چون در زمان کوتاه به تعداد زیادی خسارت جانی و مالی زده میشه به چشم میاد.
در ضمن چون اکثر مردم ما منطقی نیستند و با ایشالا و ماشالا کار میکنند بروز چنین اتفاقاتی کاملا طبیعیه .(چون به جای پبش بینی و پیشگیری از حوادث همه چی رو میسپریم به اینکه ایشالا مشکلی پیش نمیاد؟ انصاف داشته باشیم چقدر تو زندگیمون با چنین تفکری رفتار کردیم !!!!

سارا شنبه 2 بهمن 1395 ساعت 11:58

در دفتر عشق نقش دلکش زده‌ای
اسطوره شدی، تنه به آرش زده‌ای
ای سرخ قبا برای سرسبزی باغ
خود را همه جا به آب و آتش زده‌ای

«حسین شادمهر»

hasti جمعه 1 بهمن 1395 ساعت 19:41

سوانح رانندگی چون یکحا اتفاق نمیفتن واگر 70 تا 100 نفر درجاده ها کشته میشوند شاید نصفی از ان به گوش مانرسه ولی حوادثی مثل پلاسکو که باعث فوت اتش نشانهای مظلوم بشه یا مصدومیت افراد زیادی درد اوره.یا سانحه قطار تبریز خیلی دردناک بود.

مدادرنگى جمعه 1 بهمن 1395 ساعت 18:00

برام جالبِ!
بروز یه همچین حوادثى رو غیر طبیعى نمیدونین اما ابراز همبستگى و نوع دوستى مردم و بازاتابِ اجتماعى این فاجعه متعجبتون کرده؟!

در ایران در سوانح رانندگی سالانه 18000نفر کشته و بیش از 300000 نفر زخمی می شوند در برخی روزهای آخر شهریور ماه هر روز بین 70 تا 100 نفر در جاده ها کشته شده و صدها نفر قطع عضو می شوند ولی یک چنین واکنش های احساسی از مردم را شاهد نیستیم...

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.