داستانهای یک فروشگاه
داستانهای یک فروشگاه

داستانهای یک فروشگاه

ادمهایی از عالمی دیگر.....

 

 

چند روز پیش فیلم مستندی دیدم که فکر ادم را به خودش مشغول می کرد برخی مسائل و واقعیات هست که فقط سینما می تواند کمک کند که انرا خوب بفهمیم....فیلم مستندی در مورد یک  ترانس سکشوال یا ترا جنس بود من قبلا فیلمی در باره زندگی این افراد دیده بودم که در مورد یک امریکایی بود ولی تا به حال در مورد زندگی یک تراجنس ایرانی فیلمی ندیده بودم  او اول یک زن بود زنی با صدایی کلفت و حالاتی مردانه که کاملا مشخص بود که غیر طبیعیست او یک عمل جراحی انجام داد وبه یک مرد تبدیل شد.... همانطور که می دانید این افراد ادمهایی هستند که از نظر فیزیکی و بدنی یک جنس دارند ولی از نظر روحی و روانی جنسی دیگر یعنی اینکه مثلا ممکن است یک نفر زن باشد و تمام ویژگیهای یک زن را هم داشته باشد ولی از نظر روحی روانی یک مرد باشد یعنی بشدت از جنسیت خودش گریزان باشد یعنی ان قدر میل فرار از جنسیت خود و تبدیل شدن به جنس مخالف  شدید است که اگر مورد عمل جراحی قرار نگیرند و به جنسی که از نظر روانی متعلق به ان هستند تبدیل نشوند ممکن است دست به خودکشی بزنند و وقتی هم که تغییر جنسیت می دهند عملی که خوشبختانه در ایران هم انجام می شود و تبدیل به جنس دیگری می شوند باز هم شاید در ان جنس جذب نشوند چون مثلا اگر یک زن با جراحی به یک مرد تبدیل می شود عقیم است البته من متخصص نیستم و از جزییاتش خبر ندارم......

این افراد بخصوص در یک جامعه شرقی که خیلی چیزها را نمی فهمد و درک نمی کند زندگی سختی دارند بخصوص یک بحران هویت شدید که نمی گذارد هیچگاه یک زندگی طبیعی داشته باشند ادمهایی که حتی نمی دانند به چه جنسی تعلق دارند چه جور ادمی هستند در روابطشان باید به چه کسی فکر کنند یک مرد و یا یک زن! یادم هست صحنه ای در این فیلم مستند بود که ادم را وارد عالمی مملو  از سوال و فکر می کرد زنی با محبت و عشقی فراوان  ان ادم را تا درب بیمارستان بدرقه کرد تا او در بیمارستان جراحی کرده و تبدیل به یک مرد شود تا بتواند با او ازدواج کند....من هر چه فکر کردم هیچ چیزی از ان زن نفهمیدم چه چیزی در ان ادم بود که ان زن را بطرف خودش می کشاند او دنبال مردی بود که به مفهوم واقعی چیزی برای یک زن نداشت نه می توانست مثل یک شوهروظایف زناشویی را انجام دهد نه می توانست فرزندی به او بدهد نه می توانست مایه افتخارش شود چه چیزی ان زن را عاشق ان مرد کرده بود؟ من که نفهمیدم.....

بعضی ادمها اشتباهی هستند در زمانی زندگی می کنند که متعلق به ان نیستند در مکانی هستند که نباید باشند جنسیتی به انها داده شده که متعلق به ان نیستند اصلا یک ادمی هستند که شاید متعلق به این عالم نباشند شاید متعلق به جهان و عالمی هستند که ما نه دیده ایم و نه می شناسیم و بر اثر یک اتفاق با ما ادمهای معمولی پا به این دنیا گذاشته اند ما مشتری داریم که یک پسر منگول و دوست داشتنی دارد ان پسر همیشه می خندد! یعنی یک لبخند ارامش بخشی همیشه بر لبانش نقش بسته گاهی فکر می کنم او یک بیمار نیست او ادمی است متعلق به عالمی دیگر حرص نمی خورد غصه نمی خورد صبح تا شب عین سگ کار نمی کند و مثل همه ما صبح یک صبحانه می خورد ظهر هم یک ناهار و شب هم یک شام فقط همین! ما هم همینطور زندگی می کنیم منتها او همیشه می خندد و ما اخم کرده ایم  شاید اوسالم باشد و ما بیمار! چرا ما او را بیمار می پنداریم و خودمان را سالم!؟ شاید دلیلش این باشد ادمهایی که صبح تا شب اسیر روزمرگی هستند در اکثریتند! و وقتی کسی از هفت دنیا ازاد است و همیشه می خندد یک بیمارپنداشته می شود! شاید او ادم متفاوتی باشد متعلق به یک کره دیگر از کهکشان های دوردست که اشتباهی به همراه ما پا به این جهان گذاشته است......البته وجود این افراد یک حسن هم دارد....این که به مفاهیمی مانند "عدالت" بیشتر فکر کنیم و شاید به نتایج جدیدی برسیم....

نظرات 10 + ارسال نظر
رحما سه‌شنبه 2 شهریور 1395 ساعت 19:12 http://a-sade.blogfa.com

سلام
من هم چند سال پیش یه مستند ایرانی درباره ترانس ها دیده بودم و نکته ای که برام جالب بود , افرادی بودند که در کودکی تغییر جنسیت داده بودند.

درود به شما...
کلا زندگی افراد متفاوت اموزنده است...

یاسمین دوشنبه 1 شهریور 1395 ساعت 16:24

سلام
راستش من یکم یکم یکم تحقیق کردم و متوجه شدم ترنس ها لزوما عقیم نیستن با پیشرفت های علم پزشکی این آدمها می تونن بچه دار بشن (مورد واضحش رو که اغلب یادمونه مرد ژاپنی که حامله بود) ترنس ها بعد از عمل دوره های طولانی روانپزشکی لازم دارند تا بتونن با خودشون و جامعه کنار بیان قبلا که واسه عمل کردن علاوه بر هزینه زیاد باید رضایت خانواده رو هم میداشتن الان رو نمی دونم
در مورد بیماری هم از نظر عرفا دو جور بحث میکنن یکی اینکه اونها مقربین هستن تا ما رو یاد خداوند بندازن (همون مثل معروف خدایا ممنونم که هر کس منو میبینه تو رو شکر میکنه بابت سلامتیش) و یکی دیگه تناسخ روح
خنده نشانه بی دردی نیست سلاحی بهتر فعلا دم دست نیست برای مبارزه

درود بر شما
والا با برخی مطالب موافق نیستم اینکه فرمودید بیمارها از مقربین هستند و برای اینکه مردم به یاد نعمت سلامتی خودشون بیفتند این توجیه عادلانه و منطقی نیست...
خنده معمولا متعلق به ادمهای شاد است غمگین ها معمولا نمی خندند مگر اینکه مشکل روانی داشته باشند....

حسین دوشنبه 1 شهریور 1395 ساعت 12:27

سلام
چند تا پست خوندم جالب بود

درود بر شما.....

سمانه یکشنبه 31 مرداد 1395 ساعت 23:10 http://sdra.persianblog.ir

من عضو پیچ فرهنگسازی در ایستاگرام هستم که از ترنسها حمایت می کنه.و هر از گاهی درباره اونها پست های مختلف می زاره مثلا(بیایید به ترانسها احترام بزارید)و البته خبری که یکی از بازیگران خانوم که صدای کلفتی داشت چند ماه پیش عمل کرد و اقا شد.خب من تاحالا مستند ندیدیم و از اناتومی بدن این اشخاص هیچ اطلاعی ندارم .فقط اینکه در ایران ظاهرا برخی ترنسها از موقعیتشون سو استفاده می کنن و رفتارای ناهنجاری از خودشون تو جامعه نشون می دن که این افراد باید زودتر تکلیفشون مشخص کنن.
درباره ادماهایی که با مافرق دارن مثل همین ترنسها یا سندروم دان یا بیماری های عجیب و غریب دیگه که کم هم نیستند نمیشه گفت بی عدالتی .اگر بخدا اعتماد کامل داشته باشیم هیچ افریده او بی دلیل نیست و بارها هم گفته شد منتهی ما از دید ما یک موحود زمینی هستیم و به عوالم غیب اگاهی نداریم عین بی عدالتی است .ولی از نگاه مثلا امیر المونین که به عوالم بالاتر از ما اگاهی داشتن عین عدالته.

در مورد قسمت آخر کامنت شما حرف زیاد هست که می گذرم فقط بگم این قضیه ربطی به خدا نداره یعنی در حقیقت ما قصد انتقاد از خدا را نداریم! یک داعشی که به خودش بمب می بندد و خودش و دهها ادم بیگناه را می کشد که رستگار شده و به بهشت برود ربطی به خدا نداره بلکه به حماقت و تحجر و انجماد فکری مربوط است ما از خدا حرف نمی زنیم از تصوری که از خدا در ذهن برخی هست و از ان کسانی که خدا را برای عوام معنی می کنند حرف می زنیم و این را هم بگویم که حرفهای کلیشه ای مشکلی را حل نمی کنه....

اعظم 46 یکشنبه 31 مرداد 1395 ساعت 11:02

چه جالب

درسته!

حامی یکشنبه 31 مرداد 1395 ساعت 10:14

این قسمت خیلی خوووب بود یعنی عالی بود
چرا ما او را بیمار می پنداریم و خودمان را سالم!؟ شاید دلیلش این باشد ادمهایی که صبح تا شب اسیر روزمرگی هستند در اکثریتند! و وقتی کسی از هفت دنیا ازاد است و همیشه می خندد یک بیمارپنداشته می شو

ممنون....

رافائل یکشنبه 31 مرداد 1395 ساعت 10:14 http://raphaeletanha.blogsky.com/

سلام. پیشنهاد میدهم کتاب "کوری" را بخوانید. البته اگر تا حالا نخوانده باشید.

درود بر شما
ممنون از معرفی کتاب حتما میرم و این کتاب را پیدا می کنم....

مدادرنگى یکشنبه 31 مرداد 1395 ساعت 09:10

متاسفانه من هرگز نتونستم نگاهِ مثبت یا بى طرفى در مورد ترانس ها داشته باشم!
در مواجهه با کوچکترین علائمى که بهم القا کنه شخص مقابلم میتونه یک ترانس باشه،وحشت میکنم.مثل حرکات یا صداى ظریفِ یک مرد،یا صورت پُرمو و صداى بَمِ یک خانوم!
حتى یادم هست یکبار توى بلاگفا به یک وبلاگ برخوردم که چندتا پُست ازش خوندم.
توى کامنت هاش متوجه شدم که نویسنده ى وبلاگ قبلا آقا بوده و بعد از عمل جراحى به یک زن تبدیل شده!عکسش رو هم گذاشته بود!نزدیک بود قالب تهى کنم!
آدم تو حکمت خدا میمونه!

من روانشناس نیستم ولی هر کسی که نشانه هایی از جنس مخالف داشت لزوما یک تراجنس نیست....

سونا یکشنبه 31 مرداد 1395 ساعت 02:34

سلام

درود

رهگذر... شنبه 30 مرداد 1395 ساعت 20:24

کاش نتایج خودتون رو برای عدالت بگید...

جهان دچار یک بی عدالتی ریشه ای و ساختاریست که توجیحاتی هم که مطرح میشه قانع کننده نیست برای همین قضاوت در مورد گناهکار بودن و یادرستکار بودن ادمها گاهی بسیار مشکله....

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.