داستانهای یک فروشگاه
داستانهای یک فروشگاه

داستانهای یک فروشگاه

رمضان...


 

 

 

 

همکاری داریم که اسمش اکبر است جوانی لاغر اندام که مرتب ارواره اش در حال حرکت است! یعنی اینکه به غیر از چایی و کیکی که سهمیه بچه هاست و هفته ای سه روز هم ساندویچ است خودش مرتب بستنی کیک بیسکوییت ابمیوه....می خرد و می خورد! که البته چون کاری که انجام می دهد طوری است که بندرت روی صندلی می نشیند و مرتب در حال حرکت و رفت و امد است کاملا طبیعی است و به انرژی احتیاج دارد...تقریبا یکماه قبل یک روز صبح که در دفتر برای بچه های چایی می ریخت ناغافل گفت:من می خواهم ماه رمضان روزه بگیرم! بنده هم در جواب گفتم: خدا قبول کنه! او مکثی کرد و گفت :منظورم این بود که چون من مسئول پذیرایی هستم در ماه رمضان برای کسانی که روزه نمی گیرندقبل از افطار چایی نمی برم! من هم گفتم: حق با شماست در این ایام هر کسی که روزه نیست خودش باید از خودش پذیرایی کند و حرمت کسانی که روزه هستند را هم حفظ کند او گفت در ضمن می خواستم یکساعت هم صبح ها دیرتر سر کار بیام! کمی فکر کردم و گفتم اشکالی نداره شما وقتی روزه هستی یکساعت دیرتر بیا.....

چند روز بعد همانطور که در دفتر لیوانهای  چایی را پر می کرد گفت: ببخشید من یه عرضی داشتم! منم گفتم بفرما او گفت: میشه برای افطار برم خونه و دیگه هم نیام سر کار!؟ منم گفتم: بچه هایی که روزه هستندهمینجا افطاری می خورند و قرار نیست کسی به خانه برود او هم گفت من بعد از افطار سنگین می شوم! و دیگه نمی تونم کار کنم منم کمی فکر کردم و گفتم: اگر فقط شما بخواهی بعد افطار نیایی مشکلی ندارد ولی اگه قرار باشد بقیه هم یک چنین کاری کنند انوقت اینجا اداره نمی شود او گفت من صحبت کرده ام و بچه ها قبول کرده اند که کارهای مرا انجام دهند....یک هفته به ماه رمضان دوباره به دفتر امد و گفت ببخشید می خواستم یه چیزی بگم! منم گفتم بفرما او هم گفت من اگه تمام کارهایم را نصف روز انجام بدهم می توانم بعد از ظهرها نیایم و فقط نصف روز سر کار بیایم!....من کمی نگاهش کردم و چیزی نگفتم انگار که اصلا چیزی نشنیده ام!.....

دوباره فردا امد و گفت: ببخشید شما دیروز جواب منو ندادید منم گفتم: جواب ندادم چون جوابم منفیه او هم گفت اخه تابستان است و هوا گرم و روزها هم طولانی و روزه گرفتن در این فصل مشکل است و من نمی توانم با زبان روزه تمام وقت کار کنم منم گفتم: والا گرما و بلندی روزها فقط برای شما نیست برای بیش از یک میلیارد نفر مسلمان دیگه هم هست و من نشنیده ام و جایی نخوانده ام که مسلمین بخاطر روزه کارو زندگیشان را تعطیل کنند و بروند در خانه بخوابند او هم گفت: کار ما سخت است منم گفتم در روستاها مردم در دمای چهل درجه با زبان روزه و و در ظل افتاب تیرماه گندم درو می کنند و کلی گردو خاک تو حلقشان می رود انوقت شما زیر سقف و زیر کولر نمی توانی روزه بگیری او هم اخمهایش را در هم کشید و گفت اگه من نتونم روزه بگیرم شما گناهشو گردن می گیرید!! منم گفتم: عجب گرفتاری شدیم ! این خانم محمودی هم که همکار شماست اگر برود روی ترازو چهل کیلو هم نیست ولی پارسال بی سرو صدا روزه اش را گرفت کارش را هم انجام داد گناهش را هم کسی گردن نگرفت.....خلاصه به اینجای بحث که رسیدیم اخمهایش را در هم کشید و و از دفتر خارج شد.....تا فردا کمی فکر کردم و فردای انروز صدایش زدم و گفتم شما ماه رمضان نصف روز بیشتر نیا بشرط اینکه  کارهایت را تا ظهرتمام کنی....کارگر را نمی شود به زور سر کار نگه داشت مخصوصا اگر خسته و گرسنه باشد چون کارایی هم نخواهد داشت و البته این اکبر اقا جوان بسیار خوبی است و کارش را هم خوب انجام می دهد و طبعا باید هوای خوبان را داشت...


نظرات 9 + ارسال نظر
مدادرنگی سه‌شنبه 25 خرداد 1395 ساعت 01:01 http:// medadrangi65.blog.ir

آقا من دست از فعالیت و کسب و کار برنداشتم،هااااا
فروشنده ی منم روزه میگیره،ظهر یکساعت زودتر میفرستمش بره خونه،چون خیییییلی شکمو و تپلیه و گناه داره!عصرم گفتم بمونه خونه استراحت کنه،بازم چون گناه داره

پس فروشنده شما هم مثل همکار ما به سختی روزه می گیره....
البته حق دارند هوا گرم و روزها بلند....

عطیه شنبه 22 خرداد 1395 ساعت 09:08

باور کنید به نیمه ماه نرسیده بیخیال روزه میشه
یک دوستی دارم ک سالها روزه میگرفت. با اینکه اهل نماز واین چیزها نیست اما روزش ب جا بود. بهش میگم چرا امسال نگرفتی؟ میگه آخه خیلی تشنم میشه

البته الان خودش تمام وقت میاد سرکارنمی دونم چکار میکنه لو هم نمیده
اینکه گفته تشنم میشه استدلال قشنگی بود!

سمانه جمعه 21 خرداد 1395 ساعت 23:49 http://sdra.persianblog.ir

خدا وکیلی من موندم چرا تا ماه رمضون میشه یه عده از ادما کلا زندگی و فعالیت می زارن کنار..یه عده تا سحر بیدارن تا بتوننن تا لنگ ظهر بخوابن سختی گرسنگی رو نفهمن.(من یکی از تا لنگه ظهر خوابیدن نفرت دارم)ی عده خون نشین می شن که اگه ی وقت برن بیرون از خستگی و گرسنگی نمیرن.یه عده تو خونه دست به سیاه وسفید نمی زنن ی وقت فشارشون نیفته.
خلاصه انگار چ شق القمری می کنن.من که همچی روال عادی و فعالیتام سرجاش تازه بیشترم میشه.
روزهاتون قبول.:

حالا من موندم شما تو بندر چه جوری روزه میگیری!
البته جوابش راحته زیر کولر گازی....
طاعات شما هم قبول....

خاتون بانو پنج‌شنبه 20 خرداد 1395 ساعت 23:45

عجب جوانی!
هر چی جلوتر می ریم چون از یه طرف تکنولوژی زندگیمونو راحت تر کرده آدم های تنبل تری هم شدیم.
جتی خود بنده.
قدیما ملت به چه بدبختی زندگی می کردن و البته خدا رو شاکر بودن. ولی هرچه رفاه مردم بیش تر میشه غرزدناشون هم بیشتر میشه.
باز به شما که هواشو داشتید. آفرین.

جوانهای امروزه که خود من هم جزئی از انها هستم! اهل تحمل مشکل و سختی را نیستند....

مریم پنج‌شنبه 20 خرداد 1395 ساعت 22:23 http://marmaraneh.blogfa.com

کلا خودمان هم تو‌کار خودمان ماندیم، در شرکت ما در یک‌نوبت کاری از بین ۲۰۰نفر مجموعا ۲۰مفر هم روزه نمیگیرند اما نمیدانم چه اصراریه که همه به دردسر بیافتند، آبسرد کن جمع میشه، غذای رستوران تعطیل میشه، حتی چای هم نمی آورند، اونوقت همه باید از خانه غذا بیاورند و این همه آدم با یک مایکروفر غذا گرم کنند و ...کلا همه چیز فقط به هم ریخته است. جالبه معدود نفراتی هم که روزه میگیرند راه به راه متلک میشنوند و باید جواب بدهند که چرا اینقدررررر بی عقلند که تو این هوا و شرایط روزه میگیرند.

من نمی فهمم اصلا جمع کردن ابسرد کن یعنی چه؟
یعنی انکسی که بیمار است باید شکنجه شود و تشنه بماند!؟

ساکت چهارشنبه 19 خرداد 1395 ساعت 12:49

درود بر آقا مهرداد
تجربه...مدیریت...مهربانی...
موفق باشید
شاد و سلامت باشید

درود به ساکت سخنگو!
ممنون از لطف شما....

عربستان پنجاه درجه گرما چهارشنبه 19 خرداد 1395 ساعت 11:42

شما اشتباه شنیدی در اغلب کشورهای عربی تمام فروشگاه ها و ادارات دولتی در شب باز هستند و روزها تمام ادارات و فروشگاه ها تعطیل هستند مثلا رئیس یک دولت خارجی ساعت یک نیمه شب مشغول ملاقات با رئیس جمهور کشور عربی و این مساله خیلی عادی هست در کشورهای عربی رمضان ماه جشن هست و اکثر مسابقات موسیقی و رقص . .. در ماه رمضان انجام می گیرد خلاصه تمام ادارات و فروشگاه ساعت کاری شان به شب منتقل می شود و به همین دلیل در عربستان با دمای بالای پنجاه درجه همه روزه می گیرند

همه مسلمانان در کشورهای عربی ثروتمند زندگی نمی کنند در پاکستان و شبه قاره هند صدها میلیون مسلمان زندگی می کنند که در دمای پنجاه درجه روزه می گیرند در خانه بسیاری از انها بعلت فقر شدید نه پنکه هست نه کولر و نه حتی بعضا اب خنک و بخاطر امرار معاش هم مجبورند صبح تا شب کار کنند....

تیلوتیلو چهارشنبه 19 خرداد 1395 ساعت 08:33 http://meslehichkass.blogsky.com/


دو تا روزه بگیره دیگه کلا نمیاد

سین سه‌شنبه 18 خرداد 1395 ساعت 23:00

توی محلی که من کار می کنم هیچ کس روزه نمی گیرد .فقط یه اقای جوانی بود که نمازمی خواند و روزه می گرفت که به علت دزدی از محل کار اخراج شد .یه اقایی هم بود که الان 80 سالشه و دیگه نمی تونه روزه بگیره .یه کارگر افغانی هم داریم که او هم اهل روزه گرفتن نیست .فقط هروقت برگردد کشورش انجا روزه می گیرد .یعنی می گوید جو طوری است که کسی نمی تواند روزه نگیرد...خلاصه درکل مجتمع کسی نه نمازمی خواند نه روزه می گیرد...چندرستوران هم هستند که مجوز دارند و ناهار می اورند .موظف هم هستند که غذاشان دیده نشود . توی ساک ورزشی و امثالهم غذاها رو حمل و نقل می کنند .

عجب!

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.