داستانهای یک فروشگاه
داستانهای یک فروشگاه

داستانهای یک فروشگاه

رژیم غذایی 95!

 

 

 در سال جدید تصمیم گرفتم یه تغییراتی در رژیم غذایی خودم بدهم بعضی گیاه خوارند یعنی اینکه از خوردن گوشت خودداری می کنند بعضی دیگر که نمی دانم چکار می کنند خام خوارند یعنی اینکه ظاهرا غذای پخته هم نمی خورند و دقیقا نمی دانم این دوستان با این رژیم غذایی چگونه زندگی می کنند من هم از انجاییکه کمی ارادتم به غذا زیاد است طبعا این رژیم ها در توان بنده نیست ولی تصمیم گرفتم یک رژیم محدود انتخاب کنم که یعنی در سال جدید یه تغییری ایجاد شده باشد!  و این رژیم عبارت بود از اینکه نوشیدنی های شیرین و گازدار مثل نوشابه نخورم و در ضمن فست فود و سوسیس و کالباس را هم کلا از رژیم غذایم حذف کنم حالاشاید شما بگویید خسته نباشی! ولی برای من که از طرفداران و عاشقان فست فود هستم این تغییر بزرگی است .....تا روز سوم و چهارم عید مشکلی نبود و در میهمانی های عید که هم نوشابه و هم دوغ در دسترس بود دوغ را انتخاب می کردم ولی از روز پنجم نوروز سر سفره غذا چشمم به نوشابه که می افتاد کمی دلم غنچ می رفت ! و حتی برخی اوقات انچنان هوسی وجودم را فرا می گرفت که حس می کردم درصد پپسی خونم بشدت افت کرده! گاهی چشمم به ان مایع مشکی سحر امیز که می افتاد در حالیکه ارام ارام در لیوان های بلورین ریخته می شد و بطرز شگفت انگیز و باور نکردنی از از ان گازی هم بلند می شد! و افراد ارام لیوان ها را به دهان برده و جرعه جرعه می نوشیدند تا اشک در چشمانشان حلقه می زد! و باور کنید تا ان زمان من نوشابه زیاد خورده بودم ولی اصلا متوجه نبودم که خوردن یک لیوان نوشابه اینقدر هیجان انگیز است! .....

در ایام تعطیلات نیمه وقت به فروشگاه می رفتم و از انجاییکه اغلب کارگران مرخصی بودند به شغل شریف خیارشور فروشی و کالباس بریدن اشتغال داشتم ! و همانطور که رول های کالباس را برش می دادم انچنان بوی عطری شامه ام را نوازش می داد که باور کنید چند بار حس کردم دل درد گرفته ام ! و همانطور که برش های کالباس از کالباسبر روی دستگاه می افتاد به روح و روان ان کسی که کالباس را اختراع کرد درود می فرستادم! بخصوص اینکه در ان چند روزی که بنده انجا مشغول کار بودم خانم جوانی هر روز می امد و 150 گرم کالباس مرغ می خرید که یکبار حس فضولی بنده تحریک شده و برای همین جرات به خرج داده و از ایشان پرسیدم برای چه هر روز 150 گرم کالباس مرغ می خرد که ایشان گفتند در رژیم هستند و در رژیم غذایی روزانه ایشان خوردن 150 گرم کالباس مرغ پیش بینی شده که البته من نفهمیدم ما که کالباس نمی خوریم کار درستی می کنیم و یا ایشان که هر روز کالباس می خورد!  و در ضمن این نکته هم برایم مشخص نشد که. کالباس مرغ برای لاغری خوب است و یا باعث بلندی قد می شود و شاید هم موجبات کوچک سازی دماغ را فراهم می سازد! چون با یک نگاه کاملا سر به زیرانه! به ایشان لزوم تغییراتی عمیق در هر سه حوزه در ایشان قابل مشاهده بود!...بگذریم!....

ایام عید به دوچرخه سواری می رفتم شهر تمیز و زیبامملو از مسافر و انچنان هوا لطیف و دلچسب بود که گاهی اوقات تا شش ساعت دوچرخه سواری می کردم انچنان که وقتی به خانه می امدم  و شب می خواستم بخوابم از شدت خستگی خوابم نمی برد و سردرد می گرفتم و با قرص استامینوفن می خوابیدم ! و تا بیست و چهار ساعت هم از شدت خستگی نیمه خواب بودم حالا شاید شما بگوبی مگه مریضی که اینقدر خودت را ازار می دهی! که در جواب باید بگویم  دوچرخه سواری در ان هوا انچنان لذتی داشت که تا وقتی به خانه نمی رسیدم متوجه ان خستگی شدید نمی شدم و یکبار هم اتفاق جالبی افتاد مشغول دوچرخه سواری در نزدیکی سی و سه پل بودم که به آسمان نگاه  کردم نیمی از اسمان صاف بود و نیم دیگه که بالای سر من بود ابری از ان قسمت اسمان که ابر بود تگرگ شدیدی شروع به باریدن کرد دانه های درشت تگرگ روی برگهای درختان پارک کوبیده می شد و بسرعت به زمین می ریخت و بعد از مدتی اسمان افتابی شد و البته همچنان تگرگ می بارید و انچنان صحنه زیبایی را خلق کرد که می تونم بگم در ان لحظه بهشت را به چشمم دیدم بعد از مدت کوتاهی بارش تگرگ قطع شد و تا سی و سه پل آمدم و دیدم کنار سی و سه پل تعدادی مسافر چشم ابی اروپایی مشغول خوردن پیتزا هستند یکی از این بی ناموس ها که خانمی بود با یک متر و 90 سانتیمتر قد و احتمالا فقط 50 کیلو وزن( البته بنده ترازو و متر نداشتم فقط حدس می زنم !) پیتزا را وسط چمن گذاشته بود و سس قرمز و مایونز را انچنان میکس کرده و روی پیتزا می مالید که می خواستم زمین و زمان را گاز بگیرم ! بعد هم بانهایت صبرو حوصله ان تکه های مثلثی شکل پیتزا را به دهان می برد و گاز می زد بوی عطر پیتزا همه ان منطقه را فرا گرفته بود و به قول یکی از دوستان بوی پیتزا از خود پیتزا وسوسه انگیزتر است ایشان که پسری پنج ساله دارد می گفت وقتی پسرم خواب است و پیتزا می خریم از بوی عطر پیتزا از خواب پریده  و با گریه میگه پیتزا می خوام چون ظاهر بوی پیتزا که به مشامش میخوره خوابشو میبینه!......خلاصه من هم که دیدم ماندن انجا و چشم دوختم به پیتزا خوردن این اجنبی ها اصلا به صلاح نیست دوچرخه را برداشته و فوری منطقه را ترک کردم! و با خودم گفتم این خارجی های بی ناموس به کشور ما امده و بشکل توطئه امیزی می خواهند دهان ما را اب بیندازند!  و ما هم که می خواستیم مشتی باشد بردهان استکبار! سیبی را از داخل کیفمان در اوردیم و در حین دوچرخه سواری با خشم به ان گاز می زدیم .....ایام عید بود و شهر پر از مسافر و طبعا همه اغذیه فروشی ها و فست فودها با تمام ظرفیت مشغول کار بودند و باور کنید تا ان زمان نمی دانستم که چهارباغ و مناطق اطراف اینقدر ساندویچ فروشی پیتزا فروشی و فست فود دارد! چون عطر غذای انها به مشامم می خورد و به مغازه انها خیره می شدم و بعضا اسم انها را ناخوداگاه تکرار کرده و به خاطر می سپردم!......

ان زمانی که بنده وارد رژیم نشده بودم یعنی دقیقا تا یک هفته قبل! معتقد بودم که ساندویچ فقط بندری!  یک ساندویچ فروشی در مسیر دوچرخه سواریم  هست که بندری هایش معرکه اند و هر چه می خوری سیر نمی شوی و معمولا گاهی در مسیر برگشت به خانه یک ساندویچ هم از او می گیرم که این چند روز فقط نگاه حسرت الودی به تابلو مغازه اش انداخته و از جلو ان رد می شدم .....

نمی دانم روز نهم بود و یا دهم عید که موقع برگشت از دوچرخه سواری بشدت گرسنه ام شد انچنان که دیگه طاقت نیاوردم و روبروی یک فست فود توقف کردم بوهای مختلفی که همه انها از بهشت می امد شامه ام را نوازش می کرد دوچرخه را گوشه ای گذاشته و روبروی مغازه روی جدول نشستم و به مغازه مملو از مشتری خیره شدم کمی فکر کردم و نهایتا فکری به ذهنم رسید و ان فکر این بود که رژیم غذایی جدید را با یک تبصره همراه کنم! خوردن فست فود ممنوع ساندویچ ممنوع نوشابه ممنوع سوسیس و کالباس ممنوع فقط ماهی یک دفعه پیتزا یا لازانیا به همراه یک ماالشعیر تلخ مجاز!  و با این تبصره از روی جدول برخواستم و ارام و با احتیاط وارد مغازه شدم و یک پیتزا و یک مالشعیر تلخ سفارش دادم گارسون گفت ماالشعیر تلخ نداریم من هم کمی فکر کرده و گفتم پس لطفا یک پپسی بیاورید!..... 


نظرات 24 + ارسال نظر
سارا... پنج‌شنبه 9 اردیبهشت 1395 ساعت 00:32

برنج خام را می خیسانند.... بعدش اسیاب می کنند .... بعدش با مواد دیگه ای مثل جوانه گندم اسیاب شده ... یا مغز گردو ... مخلوط کرده و همراه با اب لیموی تازه میل می نمایند!

خدایا! به تو پناه می برم!
ادم از چربی و چاقی بمیره بهتر از این غذاهاست!

سارا... سه‌شنبه 7 اردیبهشت 1395 ساعت 23:03

سلام...

مثل اکثر اوقات... کلی مشعوف شدیم از خواندن پست تان... عالی بود... بنده لحظه به لحظه اش را درک کردم ... چون در 20 سال اخیر!!!... مدام در حال آغاز رژیم بودم ... که هیچکدامش نهایتا بیشتر از 2 ماه دوام نیاورد......
حتی دو ماه خام گیاه خواری کردم... یعنی فکر کنم یکی از عذاب های جهنم را همین خام گیاه خواری تشکیل میدهد!

فقط باید دنبال مواد غذایی گیاهی ارگانیک باشی که اصلا حرارت ندیده باشد......مثلا حتی نان یا چایی نمی تونی بخوری...
یا برنج خام مصرف میشه !... خولا3....... کاملا حال عزیزان 4پای معصوم را درک کردم!!

درود به ساراخانم.....
برنج خام چجوری خورده میشه؟!
من فک می کنم اگه یه ده سالی هم از عمر ادم کم میشه بهتر از این گرسنگی خوردن و مصیبت خام خواری است!

مریمی سه‌شنبه 31 فروردین 1395 ساعت 22:07

آیا پست جدید نوشتن سخت است؟

سخت نیست ولی فعلا دچار تب و لرز شدید شده ام و توی رختخوابم!
امیدوار م بتونم برای روز پدر چیزهایی بنویسم....

ریحانه سه‌شنبه 31 فروردین 1395 ساعت 21:33

ببخشید سوالام زیاد شد ها. اینم لطفا جواب بدید.

پس ترشی های خونگی که توی هایپر و بقیه جاها میفروشن قضیش چیه؟
از همین روش میشه غذاهای خونگی رو فروخت!

اگر بخواهیم قانونی حرف بزنیم همگی غیر بهداشتی است و بهداشت قانونا می تواند جلو ی آنرا بگیرد

ریحانه سه‌شنبه 31 فروردین 1395 ساعت 14:37

چرا از خانه و خانواده خودتون کمک نمیگیرید؟ غذاهای خونگی مادرتون. یا کشت گیاهان در خانه ها و فروششون.
مسلما خیلی محدود هست تعدادش و از لحاظ قیمتی هم بالا در میاد. شما با همین تعداد کم شروع کنید، مطمین باشید جواب میگیرید.

یه سری فکر هم دارم برای گسترش محصولات ارگانیک. منتها اول باید ببینید با تعداد کم جواب میده و تخمین تقاضا رو بزنید تا پله بعدی.

شروع کنید. با اما و اگر که پیشرفتی وجود نداره. شروع کنید. ته تهش غذای مادرتون فروش نمیره... اینه ضررش. همین.

مشکل اینجا ست که فروش محصولات خانگی ممنوع است چون هر کالای که در فروشگاه فروخته می شود باید پروانه ساخت آدرس کارخانه و سیب سلامت داشته باشد...
والا حتی اگر می شد یک چنین کاری کرد مادر بنده به هیچ وجه اهل این کار نیست!

ریحانه دوشنبه 30 فروردین 1395 ساعت 22:15

در ادامه جوابتون به سوسن بانو باید بگم:
پس در فروشگاهتون به فکر عرضه مواد غذایی سالم باشید. چون طرفدار زیاد پیدا کرده و فروش خوبی خواهید داشت.
مثل تخم مرغ بومی- مرغ بومی- غذاهای خانگی بدون مواد نگه دارنده و ....
(چون به هر جهت با وجود شاغل بودن پدر مادر ها، نیاز به غذاهای آماده همیشه هست. اگر نوع خونگی باشه همه از اون میخرن.)

مطمینم اگر روی اینها سرمایه گذاری کنید و خوب چینش و تبلیغ بشن سود زیادی براتون به همراه داره.

البته ما اینجا تخم مرغ بومی تخم غاز کبک بلدرچین....هم می فروشیم ولی چون عرضه محصولات ارگانیک بطور صنعتی وجود ندارد برای تهیه کالا مشکل وجود دارد.....

سوسن دوشنبه 30 فروردین 1395 ساعت 13:55

کاش اینستاگرام داشتین من که وبلاگم واونجامنتقل کردم ومی نویسم بهرحال عکسی ازخودم گذاشتم مربوط به 86کیلوبودنم والان که 62کیلوشدم وتقریباخیلی خودم وبسختی ندادم واسه رژیم یکدفعه قطع نکنین کم کم نوشابه روکمتربخورین میبینین که دیگه بدتون میادمن دوران دبیرستان وباروزی یه ساندویچ کالباس ردکردم الان واقعاباکم خوردنش دیگه دوست ندارم باورتون میشه شایدهردوماه واسه بچه هاتوپیتزایاپیراشکی خونگی میزنم خوش حالم که سوسیس وکالباسرونوشابه توخونم جایی نداره البته بایدیه فکری یه حال دلستربکنم چون طرفدارسرسختی داره اونم حاجی جون
من وبه اسم خودم تواینستامیتونین پیداکنین

والا من می خوام خیلی الوده دنیای مجازی نشوم برای همین از دنیای مجازی فقط از همین وبلاگ استفاده می کنم ولی شاید یکبار موقتا عضو ایستاگرام بشوم تا با حال و هوای اونجا اشنا بشم و ببینم چرا دوستانی مثل شما که وبلاگ خوبی داشتند درش را تخته کرده و به انجا کوچ کرده اند.....
اتفاقا یک چیز جالب این که امسال عید فروش نوشابه مثل گذشته نبود و می توانم بگویم لااقل در فروشگاه ما فروشش نصف شده و شاید بسیاری از مردم به این نتیجه رسیده اند که باید کمی از این غذاهای ناسالم دوری کنند.....

مهسا دوشنبه 30 فروردین 1395 ساعت 10:26

بهترین تصمیم رو گرفتید.
آقا مهرداد شما به این فکر نکنید که رژیم گرفتید و دارین خودتونو محدود میکنید، به این فکر کنید که دارین استایل غذا خوردنتون رو تغییر میدید.
رژیم خوب هم رژیمیه که همه چی بخوری اما کم بخوری.
بعله...

درسته
رژیم کامل و فراگیر در توان شکمو ها نیست! ولی می شود از آنها خواست در تغذیه معقولانه تر رفتار کنند.

مریم یکشنبه 29 فروردین 1395 ساعت 22:35 http://marmaraneh.blogfa.com

من عاشق تبصره هایی هستم که بعد از تصویب قوانین، آدمدمجحبور میشه صادر کنه، اصلا ممنوعیات و قانونها برای این گذاشته میشن که آدم با خیال راحت تبصره براش بزاره و بی عذاب وجدان به عشقش برسه.
به نظر من خرترین کار توی دنیا رژیم گرفتن است، خیلی سخته،دخیلی. موفق باشین.

در فرهنگ ما قانون برای اجرا نشدن و دور زدن ساخته شده! برای همین برای قانون شکنی معمولا عذاب وجدانی وجود ندارد!

ساناز یکشنبه 29 فروردین 1395 ساعت 11:21 http://sanaz1359.persianblog.ir

نوروز زمان خوبی واسه شروع رژیم نیست چون نمیشه دیگه. کسی که شش ساعت دوچرخه سواری میکنه انرژی بسیار زیادی رو از دست میده که البته حتما میدونید . به هر حال موفق باشید چون نخوردن فست فود و نوشابه و... کار سختیه.

البته رژیم بنده فقط منحصر به سوسیس و کالباس فست فود و نوشابه های شیرین بود که خیلی در مهمانی های عید سرو نمی شد ولی همانطور که گفتید کسی که ورزش می کند هر دفعه باید یک نوشیدنی شیرین در حین ورزش بخورد که من قهوه می خوردم.....

مدادرنگى یکشنبه 29 فروردین 1395 ساعت 10:07 http://medadrangi65.blog.ir

وااااااااااااااى من عاششششق اون نگاه کاملا سربزیرانه ام که لزوم اوووونهىه تغییرو،همزمان حس کرد
من از کالباس و سوسیس و هرچیزى که ترکیب این محصولات باشه،واقعا بیزارم!اصولا علاقه اى به فست فود ندارم.اما نوشابه دوس دارم!و معتقدم لااقل توى این مملکت،نوشابه همونقدرى مضره که دوغ،شیر و حتى آب معدنیعاش ضرر دارن!پس به خودم ریاضت نمیدم و هروقت دلم خواست نوشابه میخورم.شمام بخور مهردادخان
تازه،فکر نمیکنم ضرره کالباس،خیلى بیشتر از مرغاى هورمونى باشه که تو سبد غذایى همه هست!
کلا ذائقه ى من خیلى ذائقه ى بى دردسریه!
من عاشق نون و پنیر و گوجه و خیارم.نون و پنیر و گردو.نون و پنیر و هندونه.نون و پنیر و سبزى:)))
و شاید باورتون نشه هیچ غذایى اننننننقد به من لذت نمیده،برعکس تماااام اعضاى خونواده که حتما گوشت و مرغ و فست فود تو لیست وعده هاى غذایى روزانه شون هست.

همانطور که گفتی متاسفانه یکی از مشکلات در کشور ما اینه که مردم اعتمادی به سلامت مواد غذایی ندارند و در بسیاری از موارد هم این عدم اطمینان کاملا به حق و درست است یعنی گاهی ادم نمی دونه باید چی بخوره اخر و عاقبتش ختم به خیر بشه!
اتفاقا این نون پنیر غذای بسیار سالمی است و اگر کسی عادت به خوردن ان داشته باشد بسیار عالی است

حدیث یکشنبه 29 فروردین 1395 ساعت 03:07

همبرگر رو هم کنار گذاشتی؟

ماهی یه دونه!

ریحانه یکشنبه 29 فروردین 1395 ساعت 00:31

من فکر میکنم شما ورزش نکنی سودش بیشتر از اینه که ۷ ساعت دوچرخه سواری در هوای عالی داشته باشید بعد پیتزا و پپسی بخورید!!!

چون جذب غذا در اون حالت بیشترین هست....

نکنید این کار رو با سلامتیتون. گاهی لازمه یه سر به بیمارستان ها بزنید تا عمیقا متوجه قدر سلامتیتون و البته ضررهای این مواد بشید...

البته من قبلا هم خیلی نمی خوردم گرچه واقعا عاشق فست فود هستم ولی از سال جدید عهد کردیم که اصلا نخوریم که البته نتیجه اش را هم در پست دیدید!

سایرا شنبه 28 فروردین 1395 ساعت 23:32 http://2khtari-bename-saira.blogsky.com

شما واقعا خسته نباشید

یعنی اراده ات تو لوزالمعده ی پوتیفار خدابیارمز

بر پدر و مادر هرچی ادم شکمو صلوات!

سمانه شنبه 28 فروردین 1395 ساعت 18:15 http:// sdra.persianblog.ir

این پست شما منو یاد (فکر کنم فیلم جویندگان طلا) چارلی چاپلین انداخت اونجا که مرد مقابل چارلی ،از گشتگی اونو شبیه مرغ می دید...شمام هرجا می رفتی همه چیز رو فست فود می دیدی..
ولی بی شوخی تغدیتون خوب نیست.من سالی دوبار اونم فقط تو بعضی مهمونیا که خیلی نادرن نوشابه می خوریم .فست فودم که دو سه ماه یکبار.
ایشالا تو رژیم موفق تر بشین و اراده محمکمتری داشته باشین

بالاخره شما یه اقای دکتر بر تغذیه تان نظارت می کند و طبیعی است که تغذیه تان مانند ما نباشد!....
البته من هم خیلی فست فود نمی خوردم و از مدتها قبل امارش را پایین اورده بودم....

عطیه شنبه 28 فروردین 1395 ساعت 10:27

مگه آدم میتونه از فست فود بگذره؟
من مدتی بود که بخاطر اینکه شنیدم گربه داخل سوسیس و کالباس میریزند، نمیخوردمشون و واقعا چندشم میشد اما بعدا ب این نتیجه رسیدم ک توی "چین" هر چی در آسمانها و زمین است رو میبلعند، مگه من چیم از اونا کمتره؟ اینطور شد ک دوباره و با لذت ب خوردن سوسیس و کالباس روی آوردم، خیلی ام راضیم. خالی خالییییییشو ک دیگه نگوووو
مقاومتتون در آخر عااااااالی بود لطفا یک پپسی بیاورید!.....

من به شما اطمینان می دهم وجود گوشت گربه در سوسیس و کالباس ها شایعه محض است چون اینکه شما بروید و مثلا با تفنگ یک گربه شکار کنید هزینه اش بسیار بیشتر از گوشت بوفالو هندی که داخل محصولات گوشتی می ریزند و قیمت بسیار ارزانی دارد تمام می شود
گوشت گربه و سگ که سهله گفته می شود در چین و کره سوسکها و مارمولک ها جرات اینکه از این طرف خیابان به انطرف خیابان بروند ندارند چون فورا شکار می شوند

تیلوتیلو شنبه 28 فروردین 1395 ساعت 09:46 http://meslehichkass.blogsky.com/


با این تعریفا من همین الان باید برم پیترا بخورم

می بینم که این پست بداموزی هم داشته....

سانیا شنبه 28 فروردین 1395 ساعت 09:35 http://saniavaravayat.blogsky.com

باز هم ده روز خوبه ها دووم اوردین نوشابه نخوردین ....4 ساله لب به کالباس و سوسیس نزدم وراضیم از ان عملکرد ولی رجع بهاون نوشیدنی سحر انگیز گاه یدست و دلم میلرزه . پیتزا قارچ و گوشت و یا مرغ وقارچ به شرط اطمینان از گوشت و نحوه طبخش بد نیست ها ....
من توصیه میکنم بهتون

البته این برنامه غذایی جدید همچنان ادامه دارد و به غیر چند تخلف کوچیک خطای بزرگی مرتکب نشده ایم...
در مورد پیتزا گوشت و قارچ هم درست می فرمایید ولی لامصب پیتزا با سوسیس و کالباس یه چیز دیگه است

زری شنبه 28 فروردین 1395 ساعت 08:48

واقعا که روی هر چی آدم با اراده و رژیم سلامت بگیر را سفید کردید خخخ ما هم تقریبا سوسیس و کالباس و نوشابه از زندگیمون کامل حذفه. من یه موقع هایی پودر سیر و یه سری چاشنی ها را به سینه ی تیکه ای مرغ میزنم و باهاش پیتزا درست میکنم و اصولا خیلی طعمش نزدیک میشه به کالباس و ژامبون. به نظرم برا راحتی رژیم سلامتتون به جای تبصره زدن، میتونید مواد غذایی مشابه را جایگزین کنید. ارزشش را داره که غذای سالم بخورید. نوشابه را هم نخرید البته برا شما سخته واقعا که تو فروشگاه داشته باشید و نخورید. موفق باشید تو این تصمیمتون

کاری که با سینه خانم مرغه می کنید خیلی جالب است که قطعا باید امتحان کرد
چون بخش بزرگی از عطر سوسیس و کالباس مربوط به پودر سیر ان است که البته من خودم غذاهای سیردار را می پسندم....

سهی شنبه 28 فروردین 1395 ساعت 07:46

آقا مهرداد رژیم درست ، رژیمی هست که توش ممنوع نباشه. اینطوری فقط ولع آدم بیشتر میشه و آزار دهنده هست. من این روش را به توصیه دکترم انتخاب کردم و خیلی جواب داد. اون میگفت وقتی تصمیم گرفتی رژیم بگیری، اگه بارها چیزی را دلت خواست که تو رژیمت نبود بخور ولی تو یه دفتر بنویس اینطوری از اون ماده غذایی کم کم زده میشی. راست میگفت شما هم امتحان کنید. گاهی هم به خودتون جایزه بدین.

نصیحت پزشک شما بسیار خوب و جالب است البته من اضافه وزن ندارم ولی در هر حال سعی بر این داشته و دارم که در تغذیه سالمتر رفتار کنم چون تغذیه سالم ربطی به اضافه وزن ندارد کلا اینکه ادمها هر چی خواستند و به هر مقداری که خواستند بخورند متمدنانه نیست

زهرا جمعه 27 فروردین 1395 ساعت 23:45

خب، به نظرم غذا خوردن یکی از لذت های زندگی هست که نباید ازش محروم شد و هر غذایی هم جایگاه خودش رو داره.
با گیاهخواری و خام خواری و رژیم هایی از این دست کاملا مخالفم.
با زیاده روی توی خوردن غذاهای فست فودی و نوشیدنی ها و سوسیس و کالباس هم مخالفم.
به غیر از سوسیس و کالباس که کاملا از رژیم غذایی مون حذفن، خودمون رو از بقیه ی لذت ها محروم نکردیم. ولی مثل شما با قانون و تبصره. دوماهی یه بار سری به فست فودی بزنیم و خرید نوشیدنی ها هر از گاهی فقط.
عوضش ورزش کنیم و میوه و سبزیجات تازه زیاد مصرف می کنیم :)

درسته....
کاری که شما در پیش گرفته اید کاملا عاقلانه و معتدل است و اعتدال را همیشه می شود ادامه داد...

مریمی جمعه 27 فروردین 1395 ساعت 23:31

نوعی اعتیاد است آقا.ب مواد داخل فست فود ها.

درود به مریمی خانم....
احوال شما.....
کاملا درسته و مصرف دراز مدت فست فود شاید ضررش از مواد مخدر کمتر نباشد....

جیرجیرک جمعه 27 فروردین 1395 ساعت 22:18

واقعا رژیم گرفتن به این صورت که کلا یک گروه مواد غذایی رو که خیلی بهش علاقمندید سخته،حالا بازم خوبه به این نتیجه رسیدین ی تخفیفی به خودتون بدین

ادم شکمو هر بلایی سرش بیاد حقشه

سمیرا جمعه 27 فروردین 1395 ساعت 20:19

خدا خیرتون بده آقا مهرداد، خیلی خندیدمپیتزا و پپسی هم نوش جونتون و گوارای وجود.خودتونو از چیزایی که دوست دارین محروم نکنین فقط اگه اصراری به ترکش هست اونم به خاطر سلامتی، کمتر مصرفشون کنید.

منم مثل شما فک می کنم کم مصرف کردن بهتر از هرگز مصرف نکردن است
ممنون سمیرا خانم

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.