داستانهای یک فروشگاه
داستانهای یک فروشگاه

داستانهای یک فروشگاه

در جستجوی شنبلیله!

  

 

 روز چهارم عید بود و با ماشین جایی می رفتم که مادرم زنگ زد و گفت برای مهمانی عید سبزی قورمه سبزی می خواهیم و در مسیرت سبزی فروشی دیدی دو کیلو تره دو کیلو جعفری 300 گرم اسفناج 300 گرم گیشنیز و 300 گرم شنبلیله بخر من هم چشم انداختم و یک سبزی فروشی  کنار خیابان دیدم فورا ترمز کردم پیاده شده و سراغش رفتم  لیست سبزی های مورد نیاز که یادم رفت دوباره زنگ زدم و لیست را پرسیدم و به سبزی فروش سفارش دادم او هم مشغول شد و همه سبزی ها را وزن کرد و داخل یک پلاستیک بزرگ گذاشت و گفت که دوازده هزار تومان می شه من هم پول را دادم و همینطور که از مغازه خارج می شدم صدایم زد و گفت: فقط شنبلیله اش نبود! پرسیدم: یعنی چی ؟او هم گفت: یعنی اینکه باید شنبلیله را از جای دیگه ای بخری من هم توجهی نکردم و از مغازه اش بیرون امدم و با خودم گفتم مهم نیست شنبلیله را از جای دیگری می خرم.....اقا مگه شنبلیله گیر می امد! شاید سراغ ده سبزی فروشی رفتم که یا شنبلیلیه نبود و یا نمی دادند یعنی اینکه می گفتند ما سبزی خورشتی" جور" داریم و شنبلیله تنها نداریم و هر چه گفتم که پولش مهم نیست ربع کیلو شنبلیه به ما بدهید پول بیشتری می دهم که می گفتند امروز در بازار میوه و تره بار شنبلیله کمیاب بوده اگه شنبلیله تنها بفروشیم سبزی خورشتی مان ناقص می شود و البته برخی هم حرف هایی می زدند که مودبانه بود ولی مفهومش این بود که از هر کجا سبزی می خری شنبلیله اش را هم از همانجا بخر!....ما هم زنگی به خانه زدیم و گفتم شنبلیله نیست نمیشه یه کاریش بکنید و در جواب گفته شد که نخیر! قورمه سبزی بدون شنبلیله نمی شود و ان بوی عطر لازم را نخواهد داشت و از انجاییکه من خودم از عاشقان قورمه سبزی هستم و بوی عطر قورمه سبزی ناموس ان محسوب می شود! و البته به قول یکی از همکاران ایام عید ایام رقابت هاست این همکار ما پدرش حسابدار یکی از بزرگترین و معروفترین کارخانه گز سازی اصفهان است او می گفت پدرم می گوید به دستور صاحب کارخانه در گزهایی که برای عید تهیه می شود برای اینکه طعم بهتری داشته باشند انگبین و شیرخشت بیشتری می ریزند  گرچه این دو ماده  گرانقیمت هستند و سود کارخانه کاهش می یابد ولی ایام عید وقتی میهمان ها گزی را می خورند و انرا خوشمزه می بینند ممکن است صحبتی بر سر خوشمزگی ان در جمع صورت بگیرد که این بهترین تبلیغ برای کارخانه است و به همین ترتیب ممکن است در رقابت های زیر پوستی که در بین خانمهای فامیل بر سر خوشمزگی و کیفیت غذاهای میهمانی وجود دارد  300 گرم شنبلیلیه از اهمیتی سرنوشت ساز و تعیین کننده  بر خوردار باشد که بنده از ان بی خبر باشم!  برای همین به فروشگاه امدم یکی از همکاران را صدا زده  و به او گفتم می تواند این مطاع کمیاب را پیدا کند که او گفت در محله ما سبزی فروش معروفی هست که همیشه جنسش جور است می روم و سری به او می زنم شاید داشته باشد..... سوار موتورش و رفت و بعد از مدت کوتاهی برگشت و گفت بسته بود....این مسئله کمی حیثیتی شد! و با خودم گفتم من امروز باید این مشکل را حل کنم برای همین دوباره سوار ماشین شدم و سراغ یک سبزی خرد کنی رفتم و از او شنبلیلیه را جویا شدم  که گفت: منجمدش را داریم که من هم با خوشحالی یک بسته اش را خریدم و در راه با خوشحالی به خانه زنگ زدم و گفتم بالاخره گیرش اوردم ولی منجمد! که از پشت تلفن گفتند که ما سبزی اماده منجمد مصرف نمی کنیم !من هم گفتم پس حالا با این شنبلیلیه منجمد چکار کنم که مجددا از پشت تلفن ندا رسید: "برو پسش بده !"

اگر از من بپرسید چندکاری که از انجامش بیزاری نام ببر یکی از انها قطعا پس دادن جنسی به مغازه دار است که باور کنید به یاد ندارم تا به حال جنسی را از کسی خریده باشم و بعد انرا پس داده باشم البته خرید برای فروشگاه منظورم نیست منظورم خرید شخصی است گرچه پس دادن کالا کار اشتباه و بدی نیست بالاخره گاهی اوقات شما جنسی می خری و می بینی به کارت نمی اید و انرا پس می دهی  ما هم در فروشگاه مرجوعی را به شرط اینکه کالا را استفاده و یا خراب نکرده باشند می پذیریم ولی چون اغلب کسبه مرجوعی را با اکراه می پذیرند و اساسا از کارهایی که مجبوری گردنت را کج کنی و توضیح بدهی چندان مطابق روحیاتم نیست !برای همین در برگشت به فروشگاه ان سبزی منجمد را داخل فریزر سبزی جات منجمد گذاشتم که مجددا فروخته شود چون ما هم در فروشگاه سبزی منجمد می فروشیم منتها سبزی های اماده " تک سبزی" نیستند یعنی مثلا به صورت سبزی آش  سبزی قلیه ماهی سبزی خورشتی هستند و بعد که ان شنبلیله منجمد را داخل فریزر گداشتم  بلافاصله خانمی درب فریزر را باز کرد و ان سبزی منجمد را برداشت و به صندوق رفت و از ان لحظه تصمیم گرفتم یکی از برنامه های اصلی من در سال 95 عرضه شنبلیله منجمد در فروشگاه باشد!....خلاصه مانده بودم چگار کنم و در ضمن نمی خواستم در این جستجو شکست بخورم که چشمم در قفسه ها به چیزی خورد که واقعا هیجان زده شدم....شنبلیله خشک! اصلا حواسم نبود که در فروشگاه قفسه ای داریم که در ان انواع سبزی جات خشک را می فروشیم با خوشحالی مجددا با خانه تماس گرفتم و انها را از این کشف هیجان انگیز با خبر کردم! که در جواب گفتند ما خودمان یه عالمه سبزی خشک در خانه داریم و به دردمان نمی خورد! من هم گفتم :اخه مادر من ! دیروز در بلژیک بمب گذاشته اند و بیش از سی نفر کشته شده اند حالا ما نمی تونیم در خونه خودمان قورمه سبزی بدون شنبلیله بخوریم ! که گفتند اصلا نمی خواد بخری !به خاله ات زنگ زده ام و او گفته از سبزی فروش محله مان برایت می خرم چون سبزی فروش محله شان معروف به" شاغلام !"همیشه جنسش جور است من هم گفتم محال است که شنبلیلیه گیر بیاید و اگر ایشان شنبلیله داشت بنده حاضرم اسمم را با ایشان تعویض کنم!..بعد از ظهر خبر رسید که شوهر خاله محترم نیم کیلو شنبلیله تازه از شاغلام تهیه کرده اند و جمله ای گفتند که به منزله تیر خلاص برای بنده بود!  و ان جمله این بود که شاغلام گفته هر چقدر شنبلیله خواستید موجود است و اصلا جای نگرانی از جهت کمبود شنبلیله در بازار  وجود ندارد!.....گاهی اوقات انسان شکست می خورد! و در یک چنین مواقعی هیچ چیز بهتر از اعتراف به شکست نیست بنده اعتراف می کنم که در سوم فروردین 95 برای تهیه 300 شنبلیله با شکست مواجه شدم!.....

شاید شما بگویید که مسخره است که وقت و انرژیت را برای خرید 300 گرم سبزی اینگونه  به بازی گرفته ای ولی در جواب شما  می گویم زندگی یعنی اهمیت دادن به جزئیات .....اهمیت به جزییات زندگی انسان را رنگی تر کرده و به زندگی وابسته تر می کند ....


نظرات 23 + ارسال نظر
RaMiN یکشنبه 22 فروردین 1395 ساعت 12:16

درود بر مدیر عزیز و دوست قدیمی

در موردِ این سبزی که اسمش هم " زجرآوره " اصلا با شما موافق نیستم . واقعا" به نظر من زجرآورتر از بوئیدن این سبزی در دنیا زجری وجود ندارد. البته یکی از فرق های اساسی آشپزی ترکها(آذری) با غیر آن در استفاده ازین سبزی است . بخصوص بوئی که معمولا" بعد از مصرف آن در دستشوئی ها میماند !!!! ببخشید که حال بهم زن شد و بی ادبی .

درود بر رامین خان دوست قدیمی
والا من خیلی از سبزی جات اطلاعی ندارم ولی شاید سبزی فوق الذکر پخته شده اش و اینکه با دیگر سبزی جات میکس می شود کارایی خودش را نشان می دهد....
در هر حال هدف قورمه سبزی است و بقیه وسیله است

مانیا شنبه 21 فروردین 1395 ساعت 16:25

سلام
خوبین؟ خوشین؟
خوبه که سفارش مادر باعث همچین پستی شد و مخصوصأ جمله تاریخی اخر پست...
خیلی عالیه ک پیگیر هستین... خیلی
بالاخره یکی پیدا شد ک به جزئیات اهمیت بده! والله از اونجایی این حرف رو میزنم ک دیده شده بسیاری از انسان ها وقتی صحبت از جزئیات و ریز نگری میشه بسیار به به و چه چه میکنند اما مثلأ وقتی یه کاری از تو میخوان ک خب چون قرار با دقت انجام بشه وقت بیشتری میبره؛ میزنن زیر حرفشون و وای و چه کاریه انقد زمان برد و سعی کن سریع تر کار کنی و...
بعد در اینجاست ک وقتی دوباره گذرشون به دباغ خونه افتاد به قول قدیمی ها: یک نه و هزار اسونی....
البته خب منظور من اصلأ در رابطه با سفارشات منزل نبود در رابطه با اجتماع و حالت کلی گفتم
به شاغلام هم سلام برسونید

درود بر مانیا خانم
من خوبم شما چطورید؟
همانطور که گفتید بعضی ها می خواهند فقط کار سریع حل بشه خیلی به کیفیت کار اهمیت نمیدهند و کیفیت در گرو اهمیت دادن به جزییات است....
شاغلام هم خوبه و سلام می رسونه!

فائزه شنبه 21 فروردین 1395 ساعت 15:30

آخی چه حس بدی بود وقتی میگفتن هرچیم شنبلیله خواستی موجود هست
خسته نباشی واقعا

این حرف شاغلام مشت محکمی بود بر دهان یاوه گویان!

عطیه شنبه 21 فروردین 1395 ساعت 10:36

چقد پیگیییر. دروووود. اگر مردهای خانواده من بودن، میگفتن نمیشه حالا قورمه نپزید؟ یعنی اینقد مرد خانواده و پیگیر هستن ک نگوووو.
آقا قورمه سبزی سیاهش خوبه و روغنی. دلم رففففتتتت

اینکه گفتی قورمه سبزی سیاه متوجه نشدم مگه سفیدشم هست!.....
راستش من از غذای خیلی چرب زیاد خوشم نمیاد ولی کلا در مورد اصل قورمه سبزی تفاهم داریم!

سارا... شنبه 21 فروردین 1395 ساعت 01:04

سلام مجدد...

معمولا عادت به گذاشتن کامنت دوم ندارم (اولی را هم ندرتا میگذارم )... اما نتونستم از تیزهوشی و ریزبینی تون بیتفاوت بگذرم......بعللللللله دقیقا دیکتاتوری نرم و مخملینی در منزل جاریه ... البته سرکلاس نرم و مخملیش میره کنار!

درود بر سارا خانم....
اتفاقا زنان می توانند دیکتاتورهای بسیار خطرناکی باشند! در وبلاگ قبلیم که بلاگفا (لعنت الله علیه ) انرا منفجر کرد! پست مفصلی در همین موضوع تحت عنوان" ماده شیر " نوشتم که فک کنم این پست همچنان در وبلاگ قبلیم موجود باشد.....
البته من اطمینان دارم که اگر شما دیکتاتور هم باشید اصلا خطرناک نیستید!

مهسا جمعه 20 فروردین 1395 ساعت 16:09

اشکال نداره آقا مهرداد، شما همه تلاشتو کردی، دیگه پیش وجدانت رو سفیدی!
منم اگه بودم تمام شهر رو واسه شنبلیله زیر پا میذاشتم...بعله.

همانطور که گفتید وجدان بنده در پیشگاه قورمه سبزی کاملا راحت و روسفید است!

تازه وارد قدیمی جمعه 20 فروردین 1395 ساعت 14:43

سلام خواستم بگم منم دقیقا همینطوری هستم و به قدری وارد جزیئات زندگی شده ام که هر روز هفته یک برنامه غذای مشخص دارم و از صبح تا شب فقط و فقط به برنامه غذای اون روز فکر میکنم و حال خوشی دارم
برعکس تربیت خانواده پدریم اصلا اینطوری نبود
واقعا جزییات یعنی خود زندگی
البته جالبه که برای من قرمه سبزی به کل از برنامه غذاییم حذف شده و به نظرم این یعنی سازگاری من با محیط زندگیم چون خارج از کشور هم سبزی خورشتی داستانیه
آش هم درست نمیکنم ، البته همین یک ماه قبل یه خانوم ایرانی یه ظرف آش بهم دادن قبل از رسیدن به خونه تو ماشین با همون ظرفش سرکشیدمش
ولی بازم بِع رک غیرتم برنمیخوره و همچنان در خانه ما خبری از آش رشته و قورمه و قیمه نیست که نیست

درود بر تازه وارد قدیمی
با اینکه شما خیلی وقته کامنت نگذاشته اید ولی از کشوری که ای پی شما نشان می دهد یادم اومد....
غذا بسیار مهم است ....گاهی با با عطر یک غذا انسان به یاد دوران کودکی و خانه می افتد.....

خاتون بانو پنج‌شنبه 19 فروردین 1395 ساعت 20:19 http://khaatoon.blog.ir

سلام
چقدر جالب و هیجان انگیز و البته با سرانجامی پر از درس و عبرت :)
بنظر منم خورش سبزی با شنبلیله و سبزی های معطرش به کنار، لیمو عمانی هم واقعا مرتبه ایی والا در ایجاد مزه و طعم استثنایی آن دارد.

درود بر شما
لیمو عمانی واییییییییییییییییییییییییی

ساکت پنج‌شنبه 19 فروردین 1395 ساعت 13:14

درود بر آقا مهرداد.
اول اینکه چقدر خوب که به میزانی که مادرتان لازم داشت سبزی خریدین...ما به آقایون میگیم یک کیلو سبزی بخرین میان میگن شد حدود ۳ کیلو!!!!!!!!!
دوم اینکه چقدر خوب که نبود شنبلیله برایتان مهم بوده و این همه به دنبالش بودین...همه اعضا خانواده ما هم عاشق قورمه سبزی هستن و به اهمیت وجود این سبزی آگاهن اما اگه مغازه اول نهایتش مغازه دوم پیدا نکنن کلاً بیخیال قضیه میشن!!!!
سوم اینکه "ممکن است در رقابت های زیرپوستی که در بین خانم های فامیل بر سر خوشمزگی و کیفیت غذاهای میهمانی وجود دارد ۳۰۰ گرم شنبلیله از اهمیتی سرنوشت ساز و تعیین کننده برخوردار باشد که بنده از آن بی خبر باشم" عالییییی بود!!!!
چهارم اینکه بخاطر خواسته مادرتون از همکارتون تقاضا کردین واقعاً کار زیبایی انجام دادین!!!!
پنجم اینکه این موضوع که بعد از پیدا کردن منجمد و خشک سبزی باز هم با مادرتون تماس گرفتین واقعاً ستودنی است!!!
ششم اینکه بیشتر آقایون با موضوع پس دادن جنس مشکل دارن و منصفانه هم نیست که ما چنین تقاضایی رو از آنها داشته باشیم!!!!
هفتم اینکه اصلا به نظر من کار مسخره ای نیست که وقت و انرژیتان را برای خرید ۳۰۰ گرم سبزی گذاشتین....مادران و همسران شما آقایون بیشتر از اینها بخاطر مسائل ریزتر برای شما انرژی میزارن!!!!
هشتم اینکه "زندگی یعنی اهمیت دادن به جزئیات...اهمیت به جزئیات زندگی انسان را رنگی تر کرده و به زندگی وابسته تر می کند" در مقابل این جمله شما فقط میتونم بگم با تمام وجودم بهتون احترام میزارم!!!!
نهم اینکه مادر شما از مادرهای خوشبخت دنیاست!!!
دهم اینکه در موارد اول و دوم از اینکه با آقایون زندگی خودم مقایسه کردم قصدم فقط نشون دادن تفاوت ها بود والا من عاشق مردان زندگیم هستم...پدرم...برادرم...و ...
یازدهم اینکه امیدوارم بعد از ازدواجتون حداقل گاهی اوقات کارهایی رو که برای همسرتون انجام میدین با همین جزئی نگری براش تعریف کنید... همسرتون متوجه محبت شما میشه اما گفتن این حرف ها واقعاً براش خوشحال کننده است...و مایه دلگرمی...
ببخشید طولانی شد!!!!
راستی با حرفتون موافقم که دنبال خرید ۳۰۰ گرم شنبلیله رفتن برای خوبی لازم هست ولی قطعاً کافی نیست!!!
شاد و سلامت باشید

درود بر ساکت سخنگو!
افرین! به این میگن یک کامنت جامع و کامل گرچه ما را شرمنده کردید
اینکه گفتید عاشق برادر و پدرم هستم خیلی خوبه چون انها پشتوانه های خوبی هستند ....
اینکه گفتید کلا مردها با پس دادن جنس مشکل دارند درست است چون اغلب کسانی که جنسی را به ما پس می دهند خانم هستند!
کلا می شود گفت" زنده باد شنبلیله!"
ممنون از لطفت

عارفه پنج‌شنبه 19 فروردین 1395 ساعت 11:16

آفرین به این پشتکار
همسر بنده که کلا مغازه اول به دوم نرسیده بیخیال میشه
ولی خیلی ناموسی با قضیه برخورد کردینا این قورمه سبزی چه میکنه با آقایوووون
بودن شنبلیله یا نبودن شنبلیله مسئله اینست
شما هم اگه مشتری دائم یه مغازه بودید بهتون ۳۰۰ گرم که سهله بیشتر هم میدادن مثله جناب شاغلام غریب گیر آوردن شما رو

من هم فک می کنم باید یک رفیق سبزی فروش پیدا کنم!
ممنون از لطف شما.....

مریم پنج‌شنبه 19 فروردین 1395 ساعت 00:31 http://marmaraneh.blogfa.com

سلام آقا مهرداد، سالدجدیدتون مبارک، انشالا همیشه پرپست باشید.
یک سوالی میپرسم درگوشی، علی رغم n سال خانه داری، به علت اینکه همیشه مادرجان سبزی خورشتی را آماده میفرستند برایذما، بنده نمیدانم شنبلیله کدوماست، میشه بگین دقیقا کدومه؟همون که شبیه جعفریه ولی کوچکتر؟

درود بر مریم خانم عید شما هم مبارک امیدوارم همیشه شاد باشی.....
والا من هم در این ماجرا چشمم به جمال شنبلیلیه تازه منور نگشت ولی فک کنم همانی باشد که شما خیلی جالب توصیف کردید!

جیرجیرک چهارشنبه 18 فروردین 1395 ساعت 23:33


من الان گشنه م شد با این پستتون.

اگه پسرای دور و بر مابودن همون اولی که نداشت میگفتن همه جا رفتیم نبود خودتون ی فکری بکنین

شاید پسرهای دور و بر شما دهه هفتادی و شاید هشتادی باشند که تفاوتشان با دهه شصتیها مثل تفاوت فیل و پرتقال تو قرمز است!

مدادرنگى چهارشنبه 18 فروردین 1395 ساعت 23:25 http://medadrangi65.blog.ir

اوووووووووووخى
چقد زحمت کشیدى پسره قشنگم!
منم قرمه سبزى رو با سبزى تازه میپزم،سبزتر و خوش عطرتر و خوشمزه تر میشه
آدرس شاغلام رو بگیر که دفعه ى بعد اینجورى مغلوب نشى

فک نکنم با این شاغلام به توافق برسیم چون ایشان یکبار موجبات ریزش ابروی بنده را فراهم کردند!

سارا... چهارشنبه 18 فروردین 1395 ساعت 23:21

سلام...

امان از این قورمه سبزی ....... من که اصلا دوست ندارم ...

البته نمیدونم چرابه هرکسی میگم قورمه سبزی دوست ندارم... تعجب میکنه.....
راستش من یکسری قوانین در مورد آشپزی دارم ... که سخت بهش پای بندم... یکیش اینه که ...فقط غذاهایی رو میپزم که خودم دوست داشته باشم ...لذا سالیان زیادی قورمه سبزی نمی پختم... اما بالاخره منم تسلیم شدم و ... روزهایی که مهمان داریم و میدونم اکثرا عاشق قورمه سبزی هستند....براشون درست میکنم... خودم که لب نمیزنم ... ولی همه میگن خیلی خوشمزه شده... احتمالا تعارفه! ....

درود به سارا خانم...
والا منم تعجب کردم که شما قورمه سبزی دوست ندارید!
اینکه که گفتید غذایی که دوست نداشته باشم نمی پزم نشانه هایی از دیکتاتوری در ان به چشم می خورد

سوسن چهارشنبه 18 فروردین 1395 ساعت 21:22

همیشه فکرمی کنم که چقدرروحیات مامانتون شبیه منه
منم اگه موردی روبخوام بهیچ عنوان بامشابهش کارم راه نمیفته

البته خانم هایی با این روحیه کمی اطرافیان را قلقلک می دهند
البته مادر من مادر خیلی خوبیست و مطمئنم که شما هم همینگونه هستید چون می خواهی بهترین ها را برای خانواده تهیه کنی......

سمیرا چهارشنبه 18 فروردین 1395 ساعت 19:20

در جستجوی شنبلیله

سمانه چهارشنبه 18 فروردین 1395 ساعت 19:11 http://sdra.persianbiog.ir

اقا جان شما مگه نمی دونی بوی خوش قورمه سبزی مال شنبلیله اش هست(این از عوارض نداشتن عیاله هااا)
ماشالله مامان خانوم چقدر سخت گیر بودن من اگه بودم همون فریز شده رو انتخاب می کردم

جیگرم اتیش گرفت از این شکست

والا من نمی دونستم شنبلیله یک چنین کیمیایی است
ممنون از اینکه در مورد این شکست بزرگ با بنده همدردی کردید!

زری چهارشنبه 18 فروردین 1395 ساعت 15:43

مادر شوهر من میگه همیشه یه ذره شنبلیله خشک آخرهای پخت بریزید تو خورشت تا عطرش که تازه دراومده تو غذا بمونه و خوشمزه تر میشه. به نظر من هم درست میگه. میخوای به مادر بگید این رو امتحان کنه.
ولی خدایی خیلی شما پسر خوبی هستید

والا دنبال خرید 300 گرم شنبلیله رفتن برای خوبی لازم هست ولی قطعا کافی نیست!
حتما دستور اشپزی شما را به اطلاع ایشان خواهم رسانید

آنا چهارشنبه 18 فروردین 1395 ساعت 15:33

چطوری آقا شاغلام?

ممنونم شما چطورید!

اعظم 46 چهارشنبه 18 فروردین 1395 ساعت 13:45

بله گاهی اوقات باید پرچم تسلیم رو بالا برد

موافقم!

ریحانه چهارشنبه 18 فروردین 1395 ساعت 13:42

".اهمیت به جزییات زندگی انسان را رنگی تر کرده و به زندگی وابسته تر می کند "

بسیاااااااااااااااار مهم.

راستش اگه دقت کنید از همین جمله در ادیان استفاده میشه تا مریدهاشون وابستگی عاطفی غیر قابل وصفی پیدا کنند.... یعنی هرچقدر مناسک رو عجیب غریب تر و زیاد تر و با سوز و گداز بیشتری کنند احتمال جمع کردن مشتری و همچنین نگه داشتن مشتری های قبلی بیشتر میشه.

مطلبی که اشاره کردید جدا تامل برانگیز است.....

آلیس چهارشنبه 18 فروردین 1395 ساعت 12:09

یعنی عاشق اون تیر خلاص شدم
اخه ادم شکست بخوره اونم از شنبلیله، هییییی عجب دنیای بی رحمی
یعنی میشه پسر منم یه روز مثل شما بشه ای خدا فعلا که جورابشم من باید دربیارم واقعا که پسر نمونه هستین و موفقیت و خوشبختی حق شماست که همیشه دعای خیر مادر و انرژی مثبت همراهتونه

ممنون الیس خانم من به اون خوبیها که تصور می کنید نیستم و در ضمن نسل ما با نسلی که فرزند شما متعلق به ان است بسیار تفاوت دارند.....

سانیا چهارشنبه 18 فروردین 1395 ساعت 11:29 http://saniavaravayat.blogsky.com

حالا اصلش رو من بگم یک شکست دیگه خورده این 4 عید بوده نه سوم عید ... اخر گفتیم سوم ...منم جزییات نگر هستم الکی مثلا
البته شنبلیلهخیلی مهم هست و همه قبول داریم. و یک موضوع دیگه قورمه سبزی مادر شما خوردن دارد چون سبزی اش تازه هست نه مثل قورمه سبزی های ما یخ زده و گاها خشک جور شده...
هوس قورمه سبزی کردم عجیب ...برم ببینم شنبلیله داریم

والا منم با خواندن کامنت شما هوس قورمه سبزی کردم خدا صبرمان بدهد!

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.