داستانهای یک فروشگاه
داستانهای یک فروشگاه

داستانهای یک فروشگاه

سرزمین من......


 

 

امروز جریان مصاحبه رشید پور مجری معروف تلویزیون را در برنامه دید در شب با خانم هنرپیشه فوق العاده معروفی را در یکی از سایت ها خواندم که جالب بود اقای رشید پور سوالات بسیار ساده ای از ایشان می پرسند که ایشان از جواب دادن ان عاجزند یعنی حتی عکس بزرگان سینما که ایشان به واسطه شغلشان باید انها را بشناسند را نمی توانند تشخیص دهند کارگردانان بسیار معروفی مثل تارانتینو و کاپولا یا هنرپیشه  معروفی مثل ال پاچینو که حتی دخترهای دبیرستانی هم او را می شناسند را نمی تواند تشخیص دهد! و جالب اینجا است که همه مردم ایران بواسطه بحران هسته ای  اقای امانو رییس اژانس بین المللی انرژی هسته ای را می شناسند ولی ایشان حتی عکس ایشان را هم که می بیند او را با یک کارگردان امریکایی اشتباه می گیرد! و جالب اینجا است که ایشان در ایستا گرام بیش از دومیلیون طرفدار دارد! یعنی ایشان با این همه طرفدار و زندگی پر زرق و برق نه تنها به شکل شگفت انگیزی بی سواد است حتی از دردهای مردم ما که تا نیمه های شب در تلویزیون سخنرانی اقای امانو را از شبکه های مختلف تعقیب می کردند تا تکلیف مشکل هسته ای و به تبع ان تحریم ها که تاثیر مستقیمی بر زندگیشان دارد روشن شود هم کاملا بی اطلاع است...

یاد سیمین دانشور افتادم همسر ال احمد و کسی که یکی از بزرگترین رمان های معاصر ما یعنی "سووشون" را نوشت وقتی چند سال پیش او در گذشت تصویری از اتاق خانه ای که در ان زندگی می کرد در یکی از روزنامه ها منتشر شد اتاقی محقر و فقیرانه که بخشی از ان با پتو فرش شده بود یعنی حتی یک فرش معمولی هم در ان اتاق نبود به همراه یک بخاری کهنه و رنگ و رو رفته که زندگی فقیرانه او را نشان می داد ......سیمین بهبهانی که در تک تک اشعارش دردهای مردمش را فریاد می زند و به اعتقاد بسیاری بزرگترین شاعره پارسی گو است و بسیار از او اموختیم و به قول شجریان "برای خودش شیر زنی بود" تنها تقاضایش بعد از مرگ این بود که کنار شوهرش در امامزاده طاهر دفن شود که همین درخواست ساده هم قبول نشد

احمد محمود که او هم یکی از بزرگترین نویسندگان معاصر است و متاسفانه هنوز موفق نشده ام رمان معروف او یعنی"همسایه ها" را گیر بیاورم و بخوانم! سه ماه قبل از مرگش مصاحبه ای دیدنی در خانه اش  با بهمن مقصودلو مستند سازانجام می دهد در حالیکه فقط با کپسول اکسیژن نفس می کشد و تنگی نفس شدیدی دارد که ناشی از دوران زندان او در قبل از انقلاب است که خودش می گوید زندان سرنوشت همه نویسندگان بزرگ این سرزمین است حتی نجف دریابندری نویسنده کتاب اشپزی! هم قبل از انقلاب به زندان رفته است! او از خاطراتش می گوید که روزی در یکی از شهرهای جنوب به یک کتابفروشی می رود و کتابهایش را می بیند خوشحال می شود و از کتابفروش قیمتش را می پرسد که کتابفروش هم می گوید:چند کیلو می خواهی!؟ بعد متوجه می شود که انجا کتابها را کیلویی می فروشند! شاید این سبک فروش ناشی از این بوده که کتابها بیشتر برای سبزی پاک کردن و یا شیشه پاک کردن و یا چیزی شبیه به این استفاده می شده اند!(دقیق نمی دانم فقط حدس می زنم!) احمد محمود در این مستند برای من شخصیتی فوق العاده دوست داشتنی بود و در اخر فیلم فیلم ساز سوالی از او پرسید که جوابش انچنان بغضی بر گلویم نشاند که هنوز ان بغض با من است مقصودلو از او پرسید اگر باز هم به دنیا می امدی باز هم دلت می خواست نویسنده شوی؟  باز هم تاکید می کنم که این سوال از یکی از بزگترین نویسندگان و رمان نویسان معاصر ما پرسیده می شود ...او هم در حالیکه بسیار به سختی نفس می کشید گفت: نه! اگر دوباره متولد می شدم ترجیح می دادم بروم به دنبال یک شغل ابرومند! که اینقدر به خودم و همچنین خانواده ام رنج و زحمت ندهم.....نمی دانم....شاید او دلش می خواست مثل من یک بقال باشد.....

 

نظرات 11 + ارسال نظر
Z.s جمعه 27 آذر 1394 ساعت 03:00

سلام
نمی دونم چرا یاداسکارلت اوهاراافتادم ونوشته ای که داستان با آن آغاز می شد.
گرچه اسکارلت اوهارا زیبا نبود ولی مردانی که تحت تأثیر جاذبه اوقرارمی گرفتند کمتر متوجه این موضوع می شدند.

درود برz.s!
احتمالا ایشان مهره مار داشته اند!

مهسا جمعه 27 آذر 1394 ساعت 00:44

دلم میسوزه برای این خانوم و امثالش. من مصاحبشون رو دیدم، چی بگم...

حیف و صد حیف که تمام نخبگان و مشاهیرمون رو از دست دادیم بدون اینکه حتی بشناسیمشون...

همانطور که عرض شد فعلا خوشگلا در کانون توجه هستند! و کسی به چیز دیگری کار ندارد! البته دلیلش هم این است که ما پرچمدار اخلاق و معنویتیم!

لیلی پنج‌شنبه 26 آذر 1394 ساعت 00:10 http://leiligermany.blogsky.com

من فکر می کنم ما تصورمون از خانم هنرپیشه اشتباه بوده وگرنه اون همون جایگاهی در کشورمون داره که فوتبالیست ها و بعضی سیاستمداران و مدیران دارند یعنی بی اطلاع از وظیفه و حرفه و جایگاهش. شاید ما باید هنرپیشه هامون رو با مردم خودمون مقایسه کنیم نه با هنرپیشه های کشورهای دیگه

اتفاقا من ایشان را با دختربچه های دبیرستانی مقایسه کردم و نشان دادم که سواد و معلوماتش چقدر است!
شاید در نظر اول اصلا مهم نباشد که ایشان ال پاچینو یا تارانتینو را بشناسد یا نشناسد ولی وقتی می بینی که ایشان هنرپیشه معروفی است یعنی اینکه ایشان حتی نسبت به اطلاعات اولیه شغل خودش هم بی اطلاع است در حالیکه چشمان دومیلیون نفر به ایشان است و اینکه ایشان امانو را هم نمی شناسد یعنی اینکه ایشان هیچ اطلاعی از بحران هسته ای که اینقدر برای ملت ما مهم بود هم ندارد یعنی تافته ای جدا بافته.....
این مسئله ریشه دارتر از این است ما به نوعی بی تفاوتی بی اخلاقی و "عدم وجود ارمان " دچار شده ایم شاید دلیلش این باشد که ما "ارمان زده" شده ایم!

مانیا چهارشنبه 25 آذر 1394 ساعت 19:25

سلام
خب من قبلأ یک همچین پستی خونده بودم! بنظرم تأ سف رو اون آدمایی باید بخورن ک مثلأ پیج این خانوم رو دنبال میکنن و کلی قربون صدقه یه خانم کلأ عاریتی میرن!
فقط بسیار بسیار ممنون بخاطر معرفی کتاب
آها شما یه بار دیگه هم باعث شدین من یک کتابی رو بخرم و بخونم اون هم خیلی قشنگ بود؛ بخاطر اون هم ممنون

درود بر مانیا خانم
فعلا هرکی خوشگلتر بیشتر طرفدار داره!

پیش ساخته ساز غربتی چهارشنبه 25 آذر 1394 ساعت 15:18

آقا لینک دانلود همسایه ها
http://bookiha.ir/%D8%AF%D8%A7%D9%86%D9%84%D9%88%D8%AF-%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86-%D9%87%D9%85%D8%B3%D8%A7%DB%8C%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%D8%AB%D8%B1-%D8%A7%D8%AD%D9%85%D8%AF-%D9%85%D8%AD%D9%85%D9%88%D8%AF/

درود بر دوست قدیمی
ممنون از اینکه بعد از مدتها که به ما سر زدی یک هدیه ارزشمند اوردی....

عطیه چهارشنبه 25 آذر 1394 ساعت 09:41

متاسفانه ما در کشورمون 70میلیون سیاستمدار، 70میلیون دکتر، 70میلیون معلم و ... داریم. بخاطر همینه که همه، همه کاره و هیچ کاره ان. بحث فرهنگی هم که بماند . دیگه وقتی عیان است، چ حاجب به بیان است

از انجا که کشور ما 78 میلیون جمعیت دارد احتمالا بنده جزء ان 8 میلیون نفر هستم!

مرمری چهارشنبه 25 آذر 1394 ساعت 01:29

سلام به داداش مهرداد گل،،،،، بعد خوندنتون رفتم سایت احمد محمود ورمان همسایه ها رو که خلاصه ومختصر بود خوندم ، میشه دانلودشم کرد، معلومه که رمان عالیه ،،،،،، ممنون که یاد اوری میکنید واسم این نویسنده هارو میارید که ما هم بشناسیم ، واقعا که باید معلوماتمون رو بالا ببریم ،،،،، همیشه سالم وخوش باشید

درود بر مرمری خانم
من خودم از کتابهای دیجیتال بیزارم! بخصوص برای رمان برای همین تا نسخه کاغذی رمانی به دستم نرسد ان رمان را نمی خوانم....

جیرجیرک چهارشنبه 25 آذر 1394 ساعت 00:51

راستی رییس صدا و سیما رو هم نمیشناسه

البته در این مورد خاص نمی شود خیلی به ایشان خرده گرفت!

جیرجیرک چهارشنبه 25 آذر 1394 ساعت 00:44

درود
من دیشب در موردش توی وبلاگ خرمالوی سیاه خوندم(برنامه دید شب)و بسیار هم تعجب کردم و چه جالب که شما هم در موردش پست نوشتین.
اصلا درصد بیشتر مردم ما راه اصلی رو گم کردیم ومعیارهای زندگیمون سطحی شده بنظر من البته

درود به جیر جیرک!
هم مردم هم ارزش های رسمی حاکم بر جامعه که اغلب ظاهر شعاری و زیبایی دارد ولی در حقیقت پوچ و توخالی است....

سارا... سه‌شنبه 24 آذر 1394 ساعت 23:23

سلام...

چی میتونم بگم ...غیر از ابراز تاسف !....

البته هنرپیشه جماعت در همه جای دنیا معروف و پرطرفدار هستند ... ولی اینکه شاید بیش از نیمی از هنرپیشه های ما ...دچار فقر فرهنگی و علمی و فنی هستند ... بر میگرده به روش ورود افراد به این حرفه ... که اینجا هم -مثل اغلب جاها - ... رابطه جای ضابطه رو گرفته .... و مشکل بعد هم مردمی هستند که ...فقط ظاهر رو نگاه میکنند و میرن هوادار چنین اشخاصی میشن........
در مورد فرهیختگان و نویسندگان و بزرگان ادبیات و حتی برترین های علمی و فنی کشور هم ...بهتره اصلا حرف نزنیم .... جای اونا یا توی زندانه ... یا کنج منازلشون که اکثرا هم ... واقعا محقره...

درود به سارا خانم
البته همه هنرپبشه ها معروف در دنیا محبوب و ثروتمندند ولی مثلا شما انجلینا جولی هنرپیشه معروف هالیوود را با جی کی رولینگ نویسنده معروف انگلیسی و خالق هری پاتر مقایسه کنید رولینگ نه تنها معروفیت و ثروتش از انجلینا جولی کمتر نیست که ممکن است بیشتر هم باشد گفته می شودرولینگ بیش از یک میلیارد دلار ثروت دارد که همه این ثروت از راه نویسندگی به دست امده و اگر نویسنده ای در کشورهای پیشرفته بتواند فقط یک کتاب خوب بنویسد با عواید همان یک کتاب می تواند تا اخر عمرش راحت زندگی کنددلیلش هم این است که انجا مردم کتاب می خوانند و تیراژ کتاب حتی در کشوری مثل روسیه خیلی به راحتی به یک میلیون نسخه می رسد در حالیکه تیراژ کتاب در کشور ما به دوران ناصرالدین شاه یعنی در حدود 500 نسخه رسیده است و هیچ چیز هیچ چیز و هیچ چیز با کتاب قابل مقایسه نیست و هیچ چیزی مثل کتاب نمی تواند به انسان خرد اگاهی و دانش بیاموزد و من مقصر اصلی کتاب نخواندن مردم را حاکمیت و سیستم اموزشی می دانم که مردم و بچه ها را از همان کودکی به کتابخوانی علاقه مند نمی کند چون عادت به مطالعه باید از کودکی در ادمها نهادینه شود و در همه کشورهای پیشرفته این عادت از مدرسه به بچه ها اموزش داده می شود و در ضمن سانسور هم تاثیر بسیار زیادی برای گریزان شدن مردم از کتاب دارد.....

سونا سه‌شنبه 24 آذر 1394 ساعت 22:09 http://www.matbakhesonakhanoom.blogfa.com

واقعا ناراحت کننده س و متاسفانه تلخ و واقعی

تلخ ......

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.