داستانهای یک فروشگاه
داستانهای یک فروشگاه

داستانهای یک فروشگاه

حق دولت حق مردم.....


 

 

همین چند روز پیش به همراه پدرم و با ماشین ایشان جایی می رفتیم که نزدیک بود در اثر برخورد با یک نیسان که مشغول حمل تیر اهن بود به بهشت بروم! جریان از این قرار بود که نیسان چند تیراهن بلند حمل می کرد که طبعا چند متر از شاخه تیر اهن بیرون از فضای ماشین قرار گرفته بود گرچه این مدل حمل بار بسیار خطرناک و غیر قانونی است ولی گاهی ماشین های حمل تیر اهن روی سر اهن بیرون امده از ماشین یک تکه پارچه نصب می کنند که ماشین پشت سر متوجه شود و بیش از حد به ماشین نزدیک نشود که این پارچه هم نصب نشده بود در هر حال از انجا که پدر بنده سنی ازشان گذشته در حال رانندگی متوجه این تیراهن نشدند و فقط با فریاد بنده ترمز گرفتند و خوشبختانه و یا متاسفانه مانع انتقال بنده به بهشت شدند چون اگر تیر اهن داخل شیشه ماشین می شد دقیقا پیشانی این حقیر را هدف قرار می داد و کارم را می ساخت! انوقت شما مرتب به این وبلاگ فکسنی و قراضه! سر می زدید و صاحب خانه را صدا می کردید غافل از اینکه نویسنده محترم وبلاگ با حوری های بهشتی مشغول است!

 

هر چه به اطراف نگاهی انداختم که ببینم پلیسی هست که جلو این ماشین خطرناک را بگیرد متاسفانه کسی نبود یاد چند روز قبل این اتفاق افتادم که به کتاب خانه مرکزی شهرداری که در خیابان باغ گلدسته قرار دارد رفتم که کتابی را که گرفته بودم پس بدهم ولی از انجا که جای پارک نبود ماشین را روبروی ساختمان استانداری و  زیر تابلو توقف ممنوع پارک کردم چون پنج دقیقه بیشتر در کتابخانه کار نداشتم ولی وقتی برگشتم دیدم یک قبض جریمه روی شیشه نصب شده در حالیکه فقط پنج دقیقه توقف داشتم....این اتفاق بنده را به فکر فرو برد اینکه چرا وقتی یک ماشین بسیار خطرناک در سطح شهر راحت و اسوده می گردد کسی نیست جلویش را بگیرد ولی اگر پنج دقیقه  روبروی ساختمان یک اداره دولتی پارک کنی فورا یک مامور سر می رسد وجریمه می شوی!؟اگر در یک اداره دولتی کاری داشته باشی بعضا ماهها باید دوندگی کنی و بری و بیای و در برخی موارد تا اشنا پیدا نکنی و تا نتوانی در اداره نفوذ پیدا کنی! کارت حل نمی شود ولی وای به روزی که تو به دولت بدهکار باشی(منظور از دولت لزوما قوه مجریه نیست بلکه کل سیستم اداره کننده امور است) مثلا اگر یک بقال یک پاکت شیر را 100 تومان گران بدهد و مامور بازرسی کارش را گزارش کند خیلی مرتب منظم و سیستماتیک! مامور تخلف شما را ثبت می کند بلافاصله در روز و ساعت مشخصی در اداره تعزیرات حضور پیدا می کنی! انجا قاضی محترم در مسند نشسته و مطابق قانون جریمه می شوی و وقتی از اتاق قاضی بیرون می ایی بلافاصله یک قبض برایت صادر می شود که فورا باید پرداخت کنی و اگر هم پرداخت نکنی بدهکار در حق دولت می شوی و با مامور به سراغت می ایند!...


مرتب می گویند مردم مالیات کم می دهند و مثلا در فلان کشور غربی مردم 30 و یا 40 درصد درامدشان را مالیات می دهند ولی در کشور ما مالیات کمی دریافت می شود!  ولی ان بزرگوارانی که یک چنین ادعایی دارند نمی گویند ان مردمی که ان مالیات کلان را می پردازند در عوض چه خدماتی می گیرند در کشور ما یک کارگر 30% درامدش را به تامین اجتماعی می دهد ولی همین کارگر اگر بخواهد یک جراحی ساده کند باید بعضا حقوق چند ماهش را بپردازد و خدا نکند خودش و یا یکی از اعضا خانواده اش به یک بیماری سخت مثل سرطان مبتلا شود که باید همه زندگیش را بفروشد و هزینه کند کجای دنیا اینگونه است؟ کارگرهای ما وقتی دندان درد می گیرند فورا می روند و انرا می کشند چون پول پر کردن انرا ندارند برای همین بسیاری از انها و همسرانشان به سن میانسالی که می رسند دندان زیادی در دهان ندارند چون نمی توانند از پس هزینه ترمیم ان برایند و اصولا هزینه دندانپزشکی در کشور ما حتی در حوزه درامد طبقه متوسط هم نیست چه برسه قشر کارگر  خود پزشکان در اهمیت بهداشت دهان و دندان می گویند دندان اساس بدن است و این سوال دوباره تکرار می شود چرا یک کارگر باید 30% دستمزدش را برای بیمه بدهد ولی در موارد پر هزینه بهداشت و درمان مثل دندان پزشکی هیچ حمایتی از او نشود؟ البته دولت به کارمندان و ادارات نورچشمی و حساس خودش بیمه تکمیلی می دهد ولی بقیه کارگران از یک بیمه کافی محرومند حالا وای به حال ان کارفرما و یا بیمه شده ای که حق بیمه اش را با تاخیر پرداخت کند انوقت خیلی سریع با اعمال قانون مثل جریمه توقیف اموال برای کارفرما ......مواجه می شود این یعنی اینکه مردم موظفند حق بیمه را به موقع بپردازند و خدمات هم نگیرند! (رابطه واقعا جالب و شگفت انگیزی است!)یادم می اید یک دانشجوی مدیریت مالی مقاله ای نوشته بود و با حساب و کتاب ثابت کرده بود که اگر یک کارگر به جای اینکه  به مدت سی سال حق بیمه اش را به حساب تامین اجتماعی واریز کند ان پول را در بازار طلا و ارز سرمایه گذاری می کرد  پولی که از سود بانکی ان ثروت به دست می اید  برابر سه برابر حقوق بازنشستگی است که تامین اجتماعی به او می دهد! و دلیل این مشکل این است که در کشورهای پیشرفته دولت برای گسترش عدالت اجتماعی به تامین اجتماعی کمک می کند ولی در کشور ما دولتها هر جا کم می اورند از تامین اجتماعی قرض می گیرند! و معمولا دولتها مبلغ کلانی به تامین اجتماعی بدهکارند


 یکی از دوستان وبلاگی در وبلاگشان نوشته بودند که ایشان و خانواده شان 15 سال است که در اطریش زندگی می کنند و ایشان می گفت در این پانزده سال من یک یورو برای بهداشت و درمان نداده ام و بیمه کارتی به من داده که وقتی به دکتر داروخانه بیمارستان....می روم به جای پول ان کارت را در دستگاه می کشم و می روم!...البته این داستان پیچیده تر از این حرفهاست اینکه چرا برخی هزینه های پزشکی اینقدر بالاست مثلا وقتی به دندانپزشکی می روی و دندان عقلت را می کشی در حالیکه این کار 20 دقیقه هم وقت نبرده و پزشک صد هزار تومان طلب می کند چقدر از این صد تومان هزینه و چقدر دستمزد است!؟ و یا وقتی سونوگرافی ساده که ده دقیقه زمان برده و فقط مقداری ژل روی شکمت مالیده شده! چقدر هزینه برده که باید 80 تومان بدهی!؟ شاید بگویند دستگاه هایشان گران است که این ادعای غلطی است چون هر کسب و کاری در موقعیت فعلی کشور ما سرمایه کلان می خواهد شما اگر بخواهی یک مغازه سی چهل متری در یک شهری مثل تهران و یا اصفهان و یا مشهد بخری که کسب خوبی داشته باشد باید حداقل یک میلیارد تومان پول بدهی! و این غیر از سرمایه مورد نیاز برای راه اندازی یک کسب و کار است شاید بگویند این دستمزد تخصص انهاست و جواب این است کسی که  مثلا دکترای روانشناسی و یا جامعه شناسی گرفته و الان بیکار است! یک متخصص محسوب نمی شود!؟ در کشوری که حداقل دستمزد یک کارگر 250 دلار در ماه است و بیمه هم حمایتی نمی کند این دستمزدها در بخش درمان واقعا برای طبقه کارگر خرد کننده است و این وظیفه دولت است که این روابط را تنظیم کند که همانطور که گفته شد این وظیفه بخوبی انجام نمی شود


دولت در مقابل مردم وظیفه ای دارند و بلعکس مردم هم در مقابل حاکمیت وظیفه ای .... وقتی صحبت از حقی که دولت بر گردن مردم دارد مثل مالیات .....ما با پیشرفته ترین کشورهای اروپایی مقایسه می شویم و وقتی بلعکس نوبت به حق دولت می رسد ما با کشورهای عقب افتاده مثل عراق و افغانستان مقایسه می شویم! متاسفانه در بسیاری از موارد تناسبی بین وظیفه ای که مردم در مقابل دولت دارند و وظیفه ای که دولت در مقابل مردم دارد دیده نمی شود من فقط از جنبه های اقتصادی اش گفتم از جنبه های سیاسی اجتماعی  و اخلاقی اش می گذرم که اگر بخواهم بگویم یک کتاب می شود! افلاطون در مورد فلسفه وجود حاکمیت می گوید یک حکومت صرفا برای ارضا و براورده ساختن نیازهای متنوع انسانی بوجود امده و لاغیر وقتی این تناسب به ضرر مردم و به نفع دولت بهم می خورد نشانه ناکارامدیست.....

نظرات 10 + ارسال نظر
سمیرا جمعه 22 آبان 1394 ساعت 18:09

فقط یه جمله میگم آقا مهرداد، درود بر شرفت

سام پنج‌شنبه 21 آبان 1394 ساعت 21:06

سلام
حالتون چطوره داداشی؟
خیلی عالی بود.
پرچمتون بالا

ققنوس چهارشنبه 20 آبان 1394 ساعت 09:30

به به سلاااااام و درود بر مهرداد خان گل
اصفهونی عزیز که دل همسر و کودک ما را بسیار آزده و تیمشان را با نا داوری بالا کشیده‌اند.....
مهرداد جان من هنوز داستانت را وقت نکردم بخونم... یکی داستان چند گدا را خوندم و این مسئولیت دولت‌ها و ملت‌ها در قبال همدیگر....
استاد برنامه ریز ما می‌گفت جامعه ایرانی در حال پوست انداختن است... یه جورایی مثل رنسانس غرب.. نمی دونم این رنسانس برای کشور و جامعه ما چقدر طول می‌کشه.... اما امیدوارم حداقل من و شما ببینم و حداقل از این همه عصبانیتی که هر روز در درونمون تلنبار می‌شه رها بشیم.
متاسفانه دولت کوچکترین توجهی به وضع امور داخلی نداره... نمونه‌های عینی اش را شما گفتید. و نیاز نیست من دوباره تکرار کنم.
من هم بیمه تکمیلی هستم ولی وقتی می‌خواهند هزینه های پزشکی و دندانپزشکی را بدهند هزار جور ایراد ظاهری و ماهوی می‌گیرند که آدم یا خسته می‌شه یا دلزده می‌شه و ازش می‌گذره.
باید بسازیم... ذره ذره و با حوصله من و شما و دوستان دیگر از همه نقاط کشورم باید این مملکت را بسازیم.
جریان فتیله و شهرهای آذربایجان و ترک نشین داستان خطرناکی است که نه تنها ما را به اتریش و سوئد نزدیک نمی‌کنه چه بسا از عراق و سوریه و افغانستان هم بدتر خواهد کرد.
پس باید حوصله کرد و این حاکمان را سر عقل آورد.

درود بر ققنوس خانم عزیز دوست قدیمی!
اگه الان از من بپرسی کاپیتان سپاهان کیه و یا مربی ذوب اهن اسمش چیه باور کن نمی دونم هیچ مبالغه ای هم در کار نیست!....
لطفا حتما داستان را بخون و نظر بده اگه خواستی فحش هم بدی اشکال نداره!
نکنه شما هم در راهپیمایی های فیتیله ای حضور داشتی!؟
خودت بعنوان یک ترک قضاوت کن بگو این عکس العمل های شدید برای یک برنامه کودک درسته!؟ در حالیکه همه در حال عذر خواهی کردن هستند!
حیف که فرصت ندارم مگر نه پستی در این رابطه می نوشتم.....
بیشتر سر بزن درس و مدرسه همیشه هست!

مدادرنگی سه‌شنبه 19 آبان 1394 ساعت 22:32 http:// medadrangi65.blog.ir

سلام مهرداد عزیز
من راضی به فیلتر شدن و اذیت شدن شما نبودم و نیستم
این حرفا رو از ته دلم زدم و از گفتنشون پشیمون نیستم اما،هرجا که شما تشخیص یا ترجیح بدین که سانسور بشم،با احترام می پذیرم.
و اما در مورده بیمه،پدره من بازنشسته ی وزارت فرهنگ و ارشاد هستن.ما تحت پوشش بیمه ی تکمیلی هستیم،اما نه به این معنی که هزینه های گزاف درمانی رو،از قبل بیمه بپردازیم.ماهیانه،به ازای هر نفر حدود سی هزارتومن،بابت بیمه ی تکمیلی از حقوق پدرم کسر میشه منتهی،تا یه سقفی هزینه ها رو تقبل میکنه.
مثلا،برای خدمات دندون پزشکی سالی پونصد هزار تومن!اونم شامل هزینه های زیبایی نمیشه.فقط کشیدن و پر کردن.ایمپلنت،ارتودنسی و ... شامل بیمه نیستن

درود بر مداد رنگی!
نخیر! بنده سانسور چی نیستم و خوشحال می شوم که اینجا جایی باشد برای دوستان که حرفهایشان را بزنند هر چند تند باشد....
باز هم به نظر من بیمه شما بیمه خوبی است و به اندازه کافی پوشش می دهد ولی متاسفانه طبقه کارگر از ان محروم است....

آلیس سه‌شنبه 19 آبان 1394 ساعت 16:59

سلام مهرداد عزیز
امیدوارم همیشه از خطرات مصون بمونید و عمر طولانی با عزت و سلامتی داشته باشید.
متاسفانه حرفای شما حرف دل خیلی از مردم این مملکته و افسوس و صد افسوس که نظرات ما ذره ای در تصمیم گیریهای کلان جامعه تاثیرگذار نیست(وای بر ما که میدونیم این به چه معنیه).واقعا دلم میخواست بدونم جرج اورول چجور ادمی بوده که واو به واو سرنوشت ما و شاید بسیاری ملتهای دیگه رو کاملا بی سر و صدا پیش بینی کرده فقط ای کاش آخر داستانش یه جور بهتر تموم میشد شاید ما هم امیدوار میشدیم به این مزرعه ای که توش زندگی میکنیم.
در ضمن درباره بیمه درمانی اتریش باید بگم که خیلی قوی هست و همه چیزو پوشش میده حتی دندون پزشکی.البته بی نهایت همه چیز حساب شده و عادلانه هست در این بلاد کفر مثلا ما که دانشجو هستیم بابت بیمه پول بسیار کمی میپردازیم ولی اگر کارمند بودیم رقم تقریبا شیش برابر بایستی میپرداختیم.و در مورد دارو هر قلم دارو تا مبلغ پنج یورو به عهده فرد و اضافه بر پنج یورو بر عهده بیمه است یعنی اگر یک داروی پنجاه یورویی برای مریض تجویز بشه یا یک داروی پنج یورویی هیچ نگرانی در فرد ایجاد نمیشه که وای چقدر گرون شد داروهام و این یکی از دلایل متعدد ارامش و امنیت در اروپاست.

درود بر الیس خانم
به مورد جالبی اشاره کردید که برای مقایسه مناسب است در کشور ما بر عکس است! یعنی اینکه مثلا اگر دفترچه بیمه تامین اجتماعی داشته باشی و به داروخانه بروی و مثلا داروی شما صد هزار تومان بشود بیمه بیست یا سی تومان را تقبل می کند و بقیه اش را بیمه شده باید بپردازد! و تازه بسیاری از خدمات مثل دندانپزشکی که کلا پوشش داده نمی شود!....
امیدوارم در کشور جدید زندگی بر وفق مراد باشد و در پستهای اینگونه موقعیت انجا را هم برای ما بگویید تا موضوع روشنتر شود.....

حامی سه‌شنبه 19 آبان 1394 ساعت 11:48

حقیقت تلخ جامعه امروز ما هست . مردممون را به ی لقمه نون شب محتاج کردن که دم نزنن .
ولی ی چیزی بگم جناب مدیر ... من برات توی جهنم طبقه چهارم جا گرفته بودم چی شد رفتی با هوریای بهشتی دم خور شدی ؟؟؟؟ اگر اومدی دم جهنم آبجوش خواستی بهت دادیم والا بخدا اعصاب نداریم ما جهنمی جماعت

یه چیزی بگم!
من فعلا تو دنیا راحتترم! حال و حوصله جهنم را که اصلا ندارم و می بینید که بعضی ادمها توی این دنیا برای طمع بهشت چه کارها که نمی کنند! سر می برند ادم می کشند خودشان را بین بیگناهان منفجر می کنند از انطرف عده ای دیگر دروغ می گویند ریا می کنند فریب می دهند.....من فعلا اینجا راحتترم!

جیرجیرک سه‌شنبه 19 آبان 1394 ساعت 11:48

درود بر آقا مهرداد عزیز
اولا که واقعا خدا رحم کرده که دار فانی رو وداع نگفتین که ما چشممون به وبلاگتون خشک میشد.
دوم اینکه انقدر خوب در تک تک مسائل ریز میشین که آدم از این همه دقت و تفسیر زیبا لذت میبره.
در رابطه با اینکه نوشتین بیمه تکمیلی به کارمندان تعلق میگیره تا جایی که من میدونم مثلا بیمه تکمیلی معلم ها که علاوه بر نرخ عادی بیمه نفری25باز ازشون کم میکنن که اونم شامل ی سری مسایل میشه فقط در کل اینکه بیمه عادی و تکمیلی و...به نظرم در کل یک نوع دلخوشی الکی هست و واقعا آدم میترسه اگه مریض شد بره دکتر و اینکه هر تخصصی شده یک نوع بیزینس.من مشکل پوستی دارم تا حالا شاید بیش از5دکتر از بهترین دکترای شیراز رفتم اما همشون بسته به شرکت دارویی که کار میکنن باهاش و هر چه بیشتر بیمار رو با نسخه خودشون ارجاع بدن به اونا که در قبالش چیزی گیرشون بیاد نسخه میدن و کوچکترین بهبودی در من حاصل نشد تا اینکه خودم شروع کردم با تحقیق و...درمان نسبتا خوبی برای خودم پیدا کردم و همینطور صنف های دیگر...

درود بر جیر جیرک!
البته حق معلمین بعنوان یکی از حساسترین شغلهای این مملکت است که بیمه تکمیلی داشته باشند ولی متاسفانه قشر کارگر و بیمه شدگان تامین اجتماعی که از فقیر ترین و زحمتکش ترین طبقات جامعه هستند بشدت مظلوم واقع شده اند....
ممنون جیرجیرک و از کامنت شما هم فهمیدیم که شما شیرازی هستید!....

گلی خانوم سه‌شنبه 19 آبان 1394 ساعت 09:34 http://goli87.blogfa.com

کاش به 110 زنگ زده بودی و شماره پلاکش رو داده بودی. پیگیری می کنند.
شاید بار دیگه ای که این طوری بار حمل می کنه، ماشین پشتی مثل شما شانس نیاره.
شاید کمی جلوتر یه ماشین به اون طرز تصادف کنه باهاش.
من یه بار دیدم که این تیرآهن ها چطور یه پدر و پسر رو راهی اون دنیا کرده بودند توی خود شهر تهران.
اصلاح رو ما شهروندان تک به تک خودمون باید شروع کنیم. اگه پلیس خودش پیگیر نیست، ما مجبور به پیگیریش کنیم.

اینکه گفتی اگه پلیس پیگیری نکرد ما خودمون باید پیگیری کنیم یعنی چجوری!؟
اگه ارگان های مسئول به کار مردم رسیدگی نکنند واقعا کار چندانی نمیشه کرد مضاف بر اینکه در این مورد خاص اصلا نباید نیازی به شکایت کسی باشد و خود پلیس راهنمایی موظف است در خیابان با این نوع حمل بار که بسیار خطرناک است مقابله کند.....

Daria دوشنبه 18 آبان 1394 ساعت 19:08

سلام.تحلیلتون خیلی خوب بود.ولی راجع به دستمزد دکترها کمی با شما مخالفم.احتمالا خودتون هم کنکور دادید و نمیدونم رشتتون چیه ولی تجربی کنکورش مثه سرطانه!!تو چند سال اخیر اکثر دانش اموزای خوب میرن تجربی و به طبیعتا قبولی تو رشته پزشکی و دندانپزشکی کار حضرت فیله!خیلیا رو میشناسم که بعد از هفت هشت بار کنکور دادن با هزار بدبختی تو این رشته ها قبول شدن و خیلی هام نشدن.تازه بعد از قبولی تو این کنکور باید حداقل شیش سال درس بخونن و برای تخصص هم یه جور دیگه پدرشون درمیاد.این مدرک به هیچ وجه راحت بدست نمیاد و با احترام به دوستان دانشگاه ازادی که بدون کنکور میرن سر کلاس و یه رشته بدون اینده رو به صورت ناپلئونی(نه همه البته)تمام میکنن مدرک پزشکی واقعا روحی و جسمی افرادو تحلیل میبره.این پول دستمزد عمریه که گذاشتن به نظرم.ولی باید وجدان رو هم درنظر داشت.بنده دانش جوی دندانپزشکی ام و با خوندن این متن شما به خودم قول دادم تا جایی که میتونم از قشر ضعیف پول کم و متناسب با توانشون بگیرم و تا حدامکان دستمزدمو از این افراد نگیرم و بقیه دکترها هم باید منصف باشن و با افراد ندار مدارا کنن بهشون کمک کنن.با تشکر

درود بر شما
ببینید دوست من یکی از مشکلات بزرگ ما این است که نگاه صنفی به مسائل داریم یعنی اینکه من که کاسبم از کسبه حمایت می کنم و جلو انتقادات در مورد این صنف جبهه می گیرم انکه معلم است فکر می کند باید در هر شرایطی از معلمین حمایت کند انکه پزشک است همینطور و این اشتباه است زحمت شما بعنوان یک دانشجوی دندانپزشکی قطعا قابل دیدن و اعتنا است ولی ان پدری که پسر شش ساله اش را به مطب دندان پزشکی می برد و خانم دکتر بعد که دندان بچه را عصب کشی کرد فقط بخاطر اینکه پدر بچه پول کافی نداشت از پر کردن ان خودداری کرد و گفت هر وقت پول را اوردی دندان بچه ات را تمام می کنم!(من خودم شاهد این اتفاق بودم) این هم قابل دیدن است فقط هم مقصر پزشکان نیستند حرف من این است که اگر مثلا هزینه دندانپزشکی زیاد است چرا یک کارگر که 30% دستمزد ناچیزش را به بیمه می دهد بیمه هیچ گونه حمایتی از او نمی کند دوست مجازی داشتم که الان وبلاگشان غیر فعال است ایشان هم مثل شما خانمی بودند که دانشجوی دنداپزشکی بودندیکبار از ایشان پرسیدم که چند درصد هزینه دندانپزشکی لوازم و چند درصدش دستمزد است که ایشان صادقانه عددی را گفتند که چون من خودم دندانپزشک نیستم و صرفا از ایشان شنیده ام نمی گویم ولی اگر ان عدد درست باشد تعرفه های دندانپزشکی واقعا منصفانه نیست....
خوشحالم که گفتید سعی می کنید پزشک خوبی باشید اگر همه ما مثل شما سعی کنیم در کارمان ادمهای درستی باشیم اوضاع بهتر می شود مخصوصا یک پزشک که انچنان کار حساسی دارد که هم می تواند به مفهوم واقعی کلمه یک انسان قابل ستایش باشد و از ان طرف هم می تواند تبدیل به یک موجودبی رحم شود.....

عطیه دوشنبه 18 آبان 1394 ساعت 14:43

دقیقا میخواستم بگم که توی مقایسشون با توجه به موقعیت، کشورها عوض میشن که خودتون گفتید. با این حرفها جایی درست نمیشه مهرداد عزیز. خیلی از ماها از این وضعیت ناراحتیم اما کاری ازمون بر نمیاد. من چند بار بخاطر راننده اتوبوسی که پشت هر چراغ قرمزی (3تا چراغ رو خودم دیدم)که رسیدیم 1مشت قرص خورد، گریه میکردم که چرا باید وضع مملکت اینجوری باشه و این بنده خدا با این سن و سال همچین کار سختی داشته باشه. اما... اما حداقل میتونیم "خودمون همون تغییری باشیم که میخواییم توی دنیا اتفاق بیفته"

جمله اخر کامنت شما شاید تنها راه ما در این اوضاع اشفته است چون این راه دقیقا تنها راهی است که از دست ما ساخته است.....

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.