داستانهای یک فروشگاه
داستانهای یک فروشگاه

داستانهای یک فروشگاه

پست در سفر!

الان در سفرم شبه و همه خوابن ولی من از ترس بیدارم

آغا اینجا پر سوسکه! و توی این نیم ساعت که توی این اتاقم چهارتا سوسک کشتم! با دمپایی! اون هم چه سوسکهای زشت وگنده ای!

و از آنجایی که خبر مرگم تو سفر از جای خواب شانس ندارم! از ترس اینکه در خواب یه سوسک از پاچه شلوارم بره توخشتکم! احتمالا تا صبح بیدارم! خدایا امشب به خیر بگذره! بلند بگو امین!....

نظرات 19 + ارسال نظر
sara دوشنبه 30 شهریور 1394 ساعت 02:13

سلام......

نصف بیشتر عمرم از سوسک می ترسیدم...... یعنی الانم می ترسم اما به وسعت قبل!!.....حالا دختر کوچیکه هست ... هر وقت سوسک ببینم ...صداش میزنم و میگم بیا این سوسکه رو بکش!......

یاد سال موشک باران تهران افتادم ....بابام مثلا توی پارکینگ پناه گاه درست کرده بودن ... شب اول رفتیم برای خواب .... اینقدر سوسک بود که ..پشیمون شدم ..... برگشتم بالا توی اتاقم ...گفتم موشک که ترس نداره!........این سوسکها ترسناکند

رضوانه 25 یکشنبه 29 شهریور 1394 ساعت 09:53


خدا بخیر بگذرونه. . . .

مدادرنگی شنبه 28 شهریور 1394 ساعت 20:40

سفرتون بی خطر:-)
چند روز پیش,یکی از این سوسکای نسکافه ای تو آشپزخونمون دیدم
صبح روز بعد,خونواده رو فرستادم بیرون و با این تاروماره قرمز,افتادم به جون خونه
پنج تا اسپری تارومار تموم کردم
ینی هیچ درز و شکافی رو از قلم ننداختم,و خیالم راحت شد
الان,بعد از چند روز,هنوز سرگیجه دارم
کلا,سوسک خیلی چندش آوره
و کثیف:-(

عطیه شنبه 28 شهریور 1394 ساعت 10:33

: خیلی چندشه. امیدورام تا حالا ترتیبتونو نداده باشن

کامران شنبه 28 شهریور 1394 ساعت 00:45

اون مطالبی که در مورد انسان دوستی غربیها در قبال مهاجران گفتی با واقعیت ها بسیار متفاوته

ننه صدرا پنج‌شنبه 26 شهریور 1394 ساعت 22:48

بزدل!
آقا سوسکه بی خیال این شو ، می ترسه الان آبیاری می کنه تو غرق می شی هااااااا.از ما گفتن بود.

سایرا پنج‌شنبه 26 شهریور 1394 ساعت 12:00 http://www.2khtari-bename-saira.blogfa.com/

پسر خوب پاچه های شلوارتو بکن تو جورابت راه نفوذ رو ببند

دورتادورتم قلم سوسک بکش در امانی

آبانی چهارشنبه 25 شهریور 1394 ساعت 20:48

سلام خوبین؟امیدوارم که سفر خوش بگذره!
خوبه که سوسک پری نیست پر بزنه اون دیگه اخره چندشیه!
دنبال ادامه مطلب میگشتم حیف که نداشت!

المیرا چهارشنبه 25 شهریور 1394 ساعت 19:41

سلام به سلامتی
بعدشم مگه کجایید که سوسک داره؟؟!!! خیلی چندشششش اوره من از سوسک نمیترسم ولی چندشم میشه :(

آمیییییییییین :)))

+دوماه دیگه کنکور دارم کم تر نت میام ولی اولین جایی که میام اینجاست والا که من از خدامه اینجا تند تند کامنت بذارم ولی خب بیشتر دوست دارم پست ها وکامنتای دوستان رو بخونم واستفاده کنم.

سیما چهارشنبه 25 شهریور 1394 ساعت 14:13

بترکی مگه مجبوری اینقدر سفر بری اونم ارزون که بهت کوفت بشه ؟
خب یه بار سفر برو اونم حسابی
حالا چند جاتو نیش زدن سوسکا؟
مرد که از سوسک بترسه دیگه وای به حال زن

مرمری چهارشنبه 25 شهریور 1394 ساعت 02:11

سلام داداش مهرداد ، منتظرم از سفر بیای برامون بنویسی، مگه کجا رفتین که اینقد سوسک هستش ، مواظب خودتون باشید ، خوش بگذره ، سوغاتی یادتون نره

فاطمه سه‌شنبه 24 شهریور 1394 ساعت 20:09


خوش بگذره!

مژگان سه‌شنبه 24 شهریور 1394 ساعت 15:54 http://mojgan22.blogfa.com

ی پیشنهاد برای اینکه امشب راحت بخوابین وی سوسک از شلوارتون نره بالا. جورابی پوشیده و پاچه را درون جوراب بنمایید.

بید مجنون سه‌شنبه 24 شهریور 1394 ساعت 15:13

خیلی تجربه ناخوشایندیه... وای...
جوراب بپوشید روی شلوارتون تا نتونن نفوذ کنن ...
زیر درهارو هم با پارچه بپوشونید نیان توی اتاقتون...
وای...

مرتضی سه‌شنبه 24 شهریور 1394 ساعت 15:02

سلام
ایشاالا هر جا هستی خوش بگذره و هیشکی هم مزاحم خوابت نشه. منتظریم که برگردی و نوشته هاتو بخوانیم.

Ramin سه‌شنبه 24 شهریور 1394 ساعت 13:36

درود بر مدیر عزیز ما .... آقا همیشه به خوشی باشه سفراتون . کجا رفتید که اتاقاش سوسک داره؟ حتما" سفر داخلیه ؟ در هر صورت خوش باشید .

مانیا سه‌شنبه 24 شهریور 1394 ساعت 01:31


داخل ماشین گزینه مناسبیه برای ب صبح رسوندن شب
چقدم کم!!چهارتا....اییی

مینا سه‌شنبه 24 شهریور 1394 ساعت 01:09

امیییییییییییییییییییییییییییین

bita سه‌شنبه 24 شهریور 1394 ساعت 00:43

آمین

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.